پشتیبانی از افراد مبتلا به سرطان
افرادی که به سرطان مبتلا هستند باید برای بقیة زندگی خود، حتی پس از پایان درمان، پيگيري درماني منظم داشته باشند. اما بر خلاف سایر بيماري هاي مزمن اگر به سرطان مبتلا هستید وقتی یک دوره از درمان شما به پایان رسید، احتمالاً نیاز به مصرف دارو و یا خوردن غذاهای خاص نخواهید داشت.
وقتي سرطان دارید، هر درد يا ناراحتي توجه شما را به خود جلب خواهد كرد و حتی درد کوچکی شما را نگران ميکند. با اینکه تفكر در مورد مرگ و سلامتی برای شناخت احساسات دربارة مرگ، امري طبیعی است، تمرکز بر زندگی نیز اهمیت دارد. به یاد داشته باشید که داشتن سرطان به منزلة حکم اعدام نیست و بسیاری از افراد مبتلا به سرطان با موفقیت درمان شدهاند. برخی دیگر هم به مدت طولانی پيش از اينكه از سرطان بميرند زندگی ميکنند. بنابراین، سعي كنيد بیشتر روز خود را با سرطان و درمان آن «زندگی» کنید.
افراد واکنشهای متفاوتي نسبت به سرطان دارند
اینکه دیگران چگونه به سرطان واکنش نشان ميدهند، کمک ميکند تا احساسات خود را بهتر درک کنید و اینکه دیگران چگونه مشکلات ویژة خود را از سر گذراندهاند، ميتواند برای یافتن راه مقابله با مشکلات پيشرو به شما کمک کند.
احساسات شما:
پذيرش سرطان
انکار
خشم
ترس و نگرانی
اضطراب
درد
تسلط برخورد و خودباروري
اندوه و افسردگی
احساس گناه
تنهایی
امید
جمعبندی: پذيرش سرطان
بعد از اینکه پذیرفتید سرطان دارید احساسات بسیاری بروز خواهید داد. این احساسات ممكن است روز به روز، ساعت به ساعت یا حتی دقیقه به دقیقه تغییر کند.
برخی از احساساتی که ممکن است با آنها روبرو شوید:
انکار
خشم
ترس
اضطراب
دلواپسی
افسردگی
غمگینی
احساس گناه
همة این احساسات عادی هستند.
احساس امیدواری نیز عادی است. هیچ کس همیشه سرحال نیست، اما وقتی با سرطان دست و پنجه نرم ميکنید، امید ، بخش مهمياز زندگی شما بهشمار ميآيد.
پذيرش سرطانگاهي تكاندهنده است.
چگونه واکنش نشان دادید؟ شاید احساس کرختی، ترس یا خشم كرديد.
ممکن است حرفهاي پزشک را باور نكنيد. ممکن است احساس کنید تنهای تنها شدهايد، در حاليكه دوستان و خانوادهتان در همان اتاق با شما هستند. همة این احساسات طبيعي است.
به بسیاری از مردم، در چند هفتة اول پس از تشخیص، خيلي سخت ميگذرد. بعد از شنیدن کلمة «سرطان»، ممکن است به مشکلاتی در تنفس یا گوش دادن به آنچه ديگران ميگويند دچار شويد. در خانه كه هستيد، گاهي فکر کردن، خوردن یا خوابیدن برایتان مشکل ميشود.
افراد مبتلا به سرطان و نزدیکان آنها طیف گستردهای از احساسات و عواطف را تجربه ميکنند. این احساسات اغلب بدون هشدار تغییر ميکند.
گاهی ممکن است:
خشمگین، دچار ترس یا نگراني شوید
باور نکنید که واقعاً سرطان دارید
احساس کنید اختيار خود را از دست دادهاید و نميتوانید مراقب خود باشید
احساس غمگینی، گناه یا تنهایی کنید
امیدی قوی به آینده داشته باشید
انکار
وقتی براي اولین بار خبردار شديد، شاید باور یا پذیرفتن این واقعیت که سرطان دارید برايتان مشکل بود. به این احساس انکار ميگویند. انکار گاهي مفید است، چرا که به شما مجال ميدهد با مسئله کنار بیایید؛ يا به شما فرصت ميدهد كه احساس بهتر و توأم با اميداري نسبت به آینده پیدا کنید.
گاهی اوقات، هم انکار مشكلي اساسي است، چراكه اگر بیش از حد طول بکشد، شما را از شروع درمان موردنياز باز ميدارد. مشکل دیگر اين است كه اطرافيان حتی بعد از كنار آمدن شما با واقعيت، نپذيرند که به سرطان مبتلا شدهاید.
ولي نكتةخوب این است که بیشتر افراد (کسانی که مبتلا به سرطان هستند و نیز کسانی که دوستشان دارند یا به آنها اهمیت ميدهند) مشکل انکار را خودشان حل ميکنند. زمانیکه درمان آغاز ميشود، اکثر مردم این واقعیت را که به سرطان مبتلا هستند ميپذیرند.
خشم
وقتي ميپذيريد که سرطان دارید، ممکن است احساس خشم و سرگردانی کنید. طبیعی است که بپرسید «چرا من؟» و از موارد زير خشمگین شوید:
سرطان
دستاندرکاران بهداشت و درمان
دوستان یا عزیزان سالم
حتی ممکن است بر اعتقادات شما تأثیر گذارد و از دست خدا هم خشمگین شوید.
خشم گاهی اوقات ناشي از احساساتی است که بروز آنها سخت است مانند ترس و هراس، سرخوردگی، اضطراب یا ناتوانی. اگر احساس خشم ميکنید، بيجهت وانمود نکنید که همه چیز بسیار خوب است. با خانواده و دوستان دربارة خشم خود صحبت كنيد. بیشتر وقتها، صحبت کردن به شما کمک ميكند احساس خیلی بهتری داشته باشید.
ترس و نگرانی
«کلمة سرطان همة کسانی را که ميشناسم ميترساند. این بیماری است که اکثر مردم بیش از هر چيز دیگر، از آن ميترسند.»
شنيدن عبارت «سرطان دارید» هولناك است.
گاهي از اين چیزها ميترسيد یا نگران ميشويد:
درد داشتن، چه از سرطان و چه از درمان آن
احساس دلآشوبه و از ريخت افتادن در اثر درمان
مراقبت از خانوادة خود
پرداخت هزینة
حفظ شغل
مرگ
خانواده و دوستانتان نیز ممکن است از اين مسائل نگران بشوند:
شما را ناامید و دردمند ببینند
نتوانند به قدر کافی شما را حمایت، كرده يا به شما محبت و يا شما را درک کنند
بدون شما به زندگی ادامه دهند
بعضی از ترسها از سرطان بر اساس داستانها، شایعات و اطلاعات بياعتبار هستند. بيشتر مردم هنگاميکه ميفهمند چه چيزهايي در پيشرو دارند احساس بهتری پيدا ميكنند و هنگاميکه از سرطان و درمان آن آگاهي پيدا ميكنند کمتر احساس ترس ميکنند. همانگونه که اين مرد مبتلا به سرطان پروستات ميگويد:
«من دربارة سرطان خود هر چه مطلب پیدا کردم، خواندم. تجسم بدترين وضع ترسناکتر از دانستن آن چيزي است كه ممکن است رخ دهد. دانستن واقعیت سبب ميشود خیلی کمتر بترسم.»
اضطراب
بدن شما به اضطراب و نگرانی واکنش نشان ميدهد. ممکن است متوجه شوید:
قلبتان تندتر ميزند
سر درد یا درد عضلات دارید
اشتها ندارید
دلپيچه یا اسهال دارید
ميلرزید، ضعف دارید یا گیج هستید
در گلو یا سینة خود احساس خفقان ميکنید
خیلی زیاد یا خیلی کم ميخوابید
اضطراب موجب ميشود بدن شما نتواند آنگونه که باید با بیماری مبارزه کند.
ميتوانید از راههای زیادی برای مهار اضطراب استفاده كنيد.
- ورزش
- گوش کردن به موسیقی
- خواندن کتاب، شعر یا مجله
- شرکت در کارهای ذوقی مثل موسیقی یا کار دستی
- آرامش یا مراقبه، مانند دراز کشیدن و آرام نفس کشیدن
- گفتوگو از احساسات خود با دوستان و خانواده
اگر متوجه اضطراب خود شدهاید، با پزشک یا پرستار خود صحبت کنید. ممکن است شما را به مشاور یا گروه حمایتی ارجاع دهد. همچنین ميتوانید در کلاس آموزش مقابله با استرس شركت كنيد. مسئله مهم این است، که راهی پیدا کنید که جلو استرس را بگيريد و نگذاريد بر شما مسلط شود.
درد
اگرچه كمابيش همه در مورد درد نگرانند، دليل نميشود كه شما هم درد بكشيد. برخی از مردم هیچ دردی ندارند. برخی دیگر درد را تنها هر چند وقت یک بار حس ميکنند. درد سرطان، تقریباً همیشه، بر طرف ميشود. اگر درد دارید، پزشک حتماً راهی برای کمک به شما پیشنهاد ميکند که احساس بهتری داشته باشید. این راهها عبارتند از:
- تجويز دارو
- کیسة یخ یا کیسة آب گرم
- آرامش، مانند ماساژ یا گوش دادن به موسیقی آرام
- تخیل، مانند تصور جایی که در آن احساس شادی و آرامش ميکنید
- سرگرمی، مانند تماشای فیلم، با کار ذوقی سرگرم شدن یا هر چیزی که کمک کند ذهن خود را از درد منحرف کنید.
هیچ دلیلی ندارد که از درد رنج ببرید. راههای بسیاری برای مهار درد وجود دارد. پزشک شما لازم است دربارة درد شما بشنود. بهمحض اینکه احساس درد کردید باید به او بگویید. روبرو شدن با درد ميتواند به شما در رویارویی با احساسات مورد بحث در این فصل نیز کمک کند.
مقیاسهای درد را در دفتر روزانة ثبت کنید.
از مقیاسهای درد یا دفترهای روزانة ثبت درد برای توصیف میزان درد خود استفاده کنید. این ابزار همچنین به پزشک، پرستار، یا داروساز کمک ميکند فكري بهحال درد شما بكنند.
شما تنها کسی هستید که ميتوانيد شدت و ضعف درد خود را بسنجيد. وقتي درد به سراغتان ميآید، هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. در بسیاری از مقیاسهای درد، از شما ميخواهند تا شدت درد خود را با یک عدد صفر تا ۱۰ ارزیابی کنید. مثلاً، اگر هیچ دردی احساس نميکنید، درد خود را در قالب «صفر»، و اگر داريد بدترین درد زندگی خود را تجربه ميکنید درد خود را «۱۰» ارزیابی کنید. ميتوانید از هر عدد بین صفر و ۱۰ برای توصیف درد خود استفاده کنید.
هنگاميکه از یک مقیاس درد استفاده ميکنید، محدوده را در نظر بگیرید. مثلاً، ميتوانید بگویید، «امروز درد من ۷ در مقیاس صفر تا ۱۰ است.»
ميتوانید از دفترچه ثبت درد برای شرح درد خود استفاده کنید. در دفترچه ثبت درد ، علاوه بر مقیاس درد، ميتوانيد چیزهایی که فکر ميکنید درد شما از آنها ناشي ميشود و يا باعث بهتر شدن درد ميشود را يادداشت كنيد. |
وقتي که درد خود را برای پزشک، پرستار، داروساز یا اعضای خانواده توصیف ميکنید، به آنها بگویید:
محلی که احساس درد ميکنید كجاست
چگونه است (تیز، مبهم، نفسگیر، پیوسته)
چقدر قوی است
چقدر طول ميکشد
چه چیز این درد را کاهش ميدهد و چه چیز بدترش ميکند
چه داروهایی جهت كاهش درد مصرف ميکنید و چقدر مفید فايدهاند.
تسلط و خودباوري
وقتی که برای اولین بار باور ميکنید که سرطان دارید، شاید احساس کنید که زمام زندگی از دست شما در رفته است. در اين صورت ممکن است:
- مردد باشید که زنده ميمانيد يا خواهيد مرد
- احساس كنيد كه روال زندگي روزانهتان را ملاقات با پزشک و درمان به هم زده است.
- واژهها و اصطلاحات پزشکی را بشنويد که از معني آنها سردر نميآوريد.
- احساس کنید نميتوانید کارهایی را که برايتان لذتبخش است انجام دهید
- احساس بدبختي و بیچارگی کنید
- متخصصان بهداشت و درمان برای شما غریبه باشند.
هر چند ممکن است احساس کنید اختيار خود را از دست دادهايد، باز هم كارهایی هست که ميتوانید انجام دهيد. مثلاً ميتوانید:
- تا آنجاکه ميتوانید در مورد سرطان خود بیاموزید.
- پرسوجو كنيد. وقتی نميفهميد چه ميگویند یا وقتی ميخواهید در مورد چيزي بیشتر بدانيد از درمانگران خود سؤال كنيد.
- از وراي سرطان به زندگي نگاه كنيد. بسیاری از افراد مبتلا به سرطان هنگاميکه سرگرم كاري هستند احساس بهتری دارند. شما هنوز هم، حتی اگر نیاز به تنظیم برنامهتان دارید، ميتوانید کار کنید؛ يا سرگرميهایی از قبیل موسیقی، کار دستی یا مطالعه داشته باشید.
همينطور که یکخانم مبتلا به سرطان گفته است:
«وقتی که داشتم بهتر ميشدم، به فكر افتادم دنبال چيزهاي تازهاي برای خلاقیت بگردم. به خودم قول داده بودم که بالاخره یک روزي ميروم و عکاسی ياد ميگيرم. رضایت من از سرگرميهای تازهام، کمک کرد تا در زمینههای دیگر زندگی هم احساس بهتری داشته باشم.»
غمگینی و افسردگی
بسیاری از افراد مبتلا به سرطان احساس غمگینی و افسردگی ميکنند. این یک واکنش طبیعی به هر بیماری جدي است. وقتی که افسرده هستید، ممکن است انرژی بسیار کمي داشته باشید و احساس خستگی یا بیاشتهایی کنید.
افسردگی گاهی اوقات يك مشکل جدي است. اگر به نظر ميرسد احساس اندوه و نومیدی به همة زندگی شما سرايت كرده است، به احتمال زياد دچار افسردگی بالینی شدهايد. در زير هشت نشانة رایج افسردگی را فهرست كردهايم. اگر تقریباً هر روز یک یا چند تا از این نشانهها را دارید با مسئولان درمان خود در ميان بگذاريد.
نشانههاي اولیة افسردگی
نشانههاي مشكلساز را بررسی کنید:
احساس ميكنيد درمانده و ناامید هستید، یا زندگی معنی ندارد.
به بودن با خانوادة خود یا دوستان هیچ علاقهای ندارید
به سرگرميها و فعالیتهاي لذتبخش هیچ علاقهای ندارید
از دست دادن اشتها یا علاقه به مواد غذایی
گریه کردن به مدت طولانی یا چند بار در روز
مشکلات خواب یا خواب بیش از حد، یا بسیار کم
تغییر در ميزان انرژی
فکر خودكشي شامل برنامهریزیها یا اقدام به خودكشي و همچنين مكرراً به یاد مرگ افتادن.
افسردگی درمانپذير است. پزشک شما يا دارو تجویز ميکند يا به شما توصيه ميکند راجع به احساسات خود با یک مشاور صحبت کنید یا در یک گروه حمایتی به دیگر بیماران سرطانی بپیوندید.
احساس گناه
بسیاری از افراد سرطاني احساس گناه ميکنند. مثلاً، شايد شما خودتان را بهخاطر رنجاندن کسانی که دوستشان دارید سرزنش کنید.
شايد نگران باشید که سربار دیگران هستید، چه از نظر عاطفی و چه از نظر مالی. ممکن است از اينكه به حال خوب افراد دیگر غبطه ميخوريد شرمنده شوید. حتی ممکن است خود را برای انتخاب شیوة زندگی که شما را به سوی سرطان راهبر شده است سرزنش کنید. مثلاً، خوابیدن در آفتاب باعث سرطان پوست یا سیگار کشیدن به سرطان ریة شما منجر شده است.
همة این احساسات برای افراد مبتلا به سرطان عادی است.
زني مبتلا به سرطان سینه گفت:
«وقتی از اینکه خودم باعث سرطانم شدهام احساس گناه ميکنم، به کودکانی که سرطان دارند فکر ميکنم. متوجه ميشوم که ابتلا به سرطان اتفاقي است. تقصیر من كه نیست.»
خانواده و دوستان شما نیز ممکن است به این دلایل احساس گناه کنند:
- آنها سالمند در حالیکه شما بیمارید
- نميتوانند در حد لزوم به شما کمک کنند
- احساس اضطراب و بیتابی ميکنند
همچنین ممکن است بخواهند در كمك به شما کامل باشند و هنگاميکه احساس ميکنند در مراقبت و درك نيازهاي شما ضعف دارند، احساس گناه کنند.
مشاوره و نشست با گروههای حمایتی در رفع این احساس گناه به شما کمک ميکند. اگر خود شما یا کسی در خانواده، ميخواهید با مشاور یا گروه حمایتی صحبت کنید به پزشک یا پرستار خود بگویید.
احساس تنهایی
افراد مبتلا به سرطان اغلب احساس تنهایی یا دوری از دیگران ميکنند.
اگر ميبينيد دوستانتان از مشاهدة اينكه شما سرطان گرفتهايد عذاب ميكشند به دیدنشان نروید. برخی از افراد حتی ممکن است نتوانند با شما تلفني حرف بزنند. ممکن است احساس کنید آنقدر بیمار هستید که نميتوانید در سرگرمي و فعالیتهاي لذتبخش شرکت کنید. و گاهی اوقات، حتی زمانیکه با عزیزان و نزدیکان هستید، ممکن است احساس کنید هیچكس وضعیت شما را درک نميکنند.
ممکن است وقتی دیگر مبتلایان به سرطان را ميبینید کمتر احساس تنهایی کنید. بسیاری از مردم هنگاميکه به گروه حمایتی ميپیوندند و با افراد دیگری که در معرض همان گرفتاري هستند صحبت ميکنند احساس بهتری دارند.
ممکن است ترجیح ميدهید در همه حال فقط با یک فرد صحبت کنید. ممکن است صحبت کردن با يكي از دوستان نزدیک و یا عضوي از خانواده، يكي از هم كيشان خود یا مشاور را بیشتر دوست داشته باشید.
امید
هنگاميکه افراد ميپذیرند که سرطان دارند، اغلب احساس امیدواری ميکنند. دلایل زیادی برای احساس امیدواری وجود دارد.
درمان سرطان امكانپذير است. میلیونها نفر از مردمي که به سرطان مبتلا بودهاند، هنوز دارند به زندگي ادامه ميدهند.
افراد مبتلا به سرطان ميتوانند فعال زندگی کنند، حتی در طول درمان.
اکنون احتمال زندگی شما با وجود سرطان — یا زندگی بعد از سرطان — بهتر و بيشتر از گذشته است. مردم اغلب، سالها پس از درمان زندگی ميکنند.
برخی از پزشکان باور دارند که امید به مقابلة بدن با سرطان کمک ميکند. دانشمندان به دنبال یافتن پاسخي به این پرسش هستند که آیا چشمانداز اميدبخش و نگرش مثبت کمک ميکند تا مردم احساس بهتری داشته باشند.
راههایی هست که ميتوانید احساس امید خود را تقویت کنید:
احساسات اميدبخش خود را بنویسید و از آنها با دیگران صحبت کنید.
روز خود را به همان روال گذشته برنامهریزی کنید.
بهخاطر سرطان خود را از كارهايي که ميخواهید انجام دهید محروم نکنید.
دنبال دلایل اميدبخش بگردید.
ممکن است در طبیعت یا باورهای مذهبی یا معنوی بارقههايي پیدا کنید. یا ممکن است در داستانهایی دربارة افراد مبتلا به سرطان که زندگی فعال دارند امید پیدا کنید.
جمعبندی: پذيرش سرطان
زندگی با سرطان را كه بپذیرید بسیاری از احساسات به سراغ شما ميآیند. این احساسات ممكن است روز به روز، ساعت به ساعت یا حتی دقیقه به دقیقه دستخوش تغییر شوند.
احساس انکار، خشم، ترس، دلواپسی و اضطراب، افسردگی، اندوه، گناه و تنهایی همه طبيعي هستند، احساس امید نیز همینطور. با اینکه هیچکس در همه وقت سرحال نیست، امید، بخش طبيعي و مثبتی از تجربة سرطان است.
مسائل خانوادگی
تغییر نقشها وظايف در خانواده
همسر
کودکان
فرزندان بزرگسال
پدر و مادر
دوستان نزدیک
جمعبندی: سرطان و خانوادة شما
سرطان زندگی شما و اطرافیان شما را تغییر ميدهد.
برنامههای روزمرة شما به احتمال زياد مختل ميشود.
- نقشها و وظایف ممکن است تغییر کنند.
- روابط تیره تقویت ميشود.
- مسائل مربوط به پول و بیمه احتمال دارد مشکلساز شود.
- گاهي لازم است مدتی با شخص دیگری زندگی کنید.
- ممکن است برای کارهای سخت یا حتی روزمره نیازمند کمک باشید.
بیشتر افراد فکر ميکنند اگر خود، دوستان و خانواده در مورد سرطان و احساسشان دربارة آن صحبت کنند، احساس نزدیکی بیشتری نسبت به یکدیگر خواهند كرد.
همة خانوادهها مثل هم نیستند. شاید خانوادة شما شامل همسر (شوهر یا زن)، کودکان یا پدر و مادر باشد. یا شاید شما دوستان نزدیک را خانوادة خود بدانید. در اینجا، «خانواده» به شما و کسانی که شما را دوست دارند و حمایت ميکنند اطلاق ميشود.
سرطان نه فقط بر شخص مبتلا كه بر تمام خانواده تأثیر ميگذارد، افراد خانواده چگونه با سرطان شما روبرو ميشوند؟ شاید آنها درست مانند خود شما ترسیده یا خشمگین باشند.
وقتی اولین بار ميفهمید به سرطان مبتلا هستید و باید برای درمان آماده شوید، ممکن است برنامههای روزمره برای همه تغییر کند. مثلاً، ممکن است کسی در خانوادة شما، به گرفتن مرخصی برای رساندن شما به جلسههاي درمان نياز داشته باشد. و يا ممکن است برای کارهای روزمره به کمک نیاز داشته باشید.
چگونگی واکنش خانوادة شما به سرطان بستگی به این دارد که شما در گذشته در برابر سختیها چگونه رفتار ميکردهاید.
برخی از خانوادهها به راحتی دربارة سرطان صحبت ميکنند. آنها بهآساني احساسات خود را در مورد تغییراتی که سرطان با خود به زندگیشان آورده است بيان ميكنند. خانوادههای دیگري هم هستند كه سختتر در مورد سرطان صحبت ميکنند؛ ممکن است افرادي در این خانوادهها به حل مشکلات به تنهایی عادت داشته باشند و نخواهند در مورد احساسات خود صحبت کنند.
خانوادههایی که با طلاق و یا مشكلات خانوادگي دیگر روبرو بوده، ممکن است براي صحبت در مورد سرطان مشکلاتی داشته باشند.
اگر براي خانوادة شما سخت است كه از احساسات خود سخن بگوييد، از كسي کمک بگیرید. پزشک یا پرستارتان شما ميتوانند شما را به مشاوري ارجاع دهند که افراد ميتوانند براي کمک به خانواده خود با او دربارة سرطان صحبت کنند. بسیاری از خانوادهها در ميیابند با اینکه سخت است، اما با هم كه با سرطان روبرو ميشوند احساس نزدیکی ميکنند.
تغییر نقشها و وظايف شما در خانواده
وقتی کسی در خانوادهاي سرطان دارد، همه نقشها و مسئولیتهای جدیدي ميگیرند. مثلاً، گاهي مسئوليت کارهای بیشتری را بر عهدة یک کودک ميگذارند، یا گاهي همسر در پرداخت هزینهها، خرید یا کار کمک ميکند. گاهی اوقات، اعضای خانواده در تطبیق دادن خود با این نقشهای جدیدشان مشکل دارند.
كنار آمدن با شرایط جدید
بسیاری از خانوادهها به زحمت به تغییر نقشی که برای یک عزیز سرطانی لازم است عادت ميکنند.
پول:
سرطان معمولاً بخشي از پولی را که خانواده خرج یا ذخیره ميکرده است کاهش ميدهد. اگر شما قادر به کار نیستید، شايد لازم باشد فرد دیگری در خانواده شما کار پیدا کند. شما و خانوادهتان در مورد بیمه و آنچه بیمه بايد بپردازد و آنچه شما باید پرداخت کنید نیاز به اطلاعات بیشتر دارید.
مسائل مالی براي بيشتر افراد دغدغهساز است.
ترتیب زندگی:
گاهی افراد مبتلا به سرطان به تغییر محل زندگی یا افرادی که با آنها زندگی ميکنند نیاز دارند. حالا که شما سرطان دارید، ممکن است نیاز داشته باشید برای زندگی با شخص دیگری که از پس مراقبت مورد نیاز شما برميآيد، نقل مکان کنید. به نظر، كار مشكلي است زیرا احساس ميکنید که استقلال خود را حداقل برای مدتی كوتاه از دست ميدهيد. یا شايد لازم باشد برای درمان بهجایی دور از خانه مسافرت کنید. اگر باید برای درمان دور از خانه باشید اشياء كوچكي از خانه با خود ببرید. به این ترتیب، حتی در یک مکان غريبه چیزهای آشنایی برايتان وجود خواهد داشت.
فعالیتهای روزانه:
ممکن است برای کارهایی مانند پرداخت هزینهها، آشپزي یا نگهداري از کودکان خود نیاز به کمک داشته باشید. درخواست انجام این کارها از دیگران ميتواند برای شما سخت باشد.
پدري جوان که تحت درمان سرطان رودة بزرگ است ميگويد:
«از بیمارستان كه به خانه آمدم، ميخواستم وظایف خود را از سر بگيرم، اما خیلی ساده بگويم توان نداشتم. درخواست کمک برايم خیلی سخت بود! اما وقتی متوجه شدم بچهها احساس ميکنند در بهبود من مشارکت دارند، پذیرش کمک آسانتر شد.»
برنامهریزی
حتی زمانیکه دیگران ميگويند كه ميخواهند کمک کنند، مهم است که نشان دهيد هنوز هم از پس برخی از کارها برميآييد. حتيالمقدور، روال عادی خود را با تصمیم گیری، انجام کارهای خانه و سرگرميهای لذتبخش دنبال کنید.
درخواست کمک دليل ضعف نیست. در مورد استخدام کسی و یا یک داوطلب فکر کنید. ميتوانيد یک فرد داوطلب از طریق گروههای دور و بر خود بیابید.
داوطلبان یا مستخدمان ميتوانند در اين کارها کمک کنند:
مراقبت جسمی، مانند حمام كردن یا لباس پوشیدن
کارهای خانه، از قبیل تمیز کردن و یا خرید خوار و بار
مراقبت تخصصي ، مانند دادن داروها در وقت معين یا تغذیة خاص
اعضای خانواده نیز، مانند خود شما، به فرصتي برای استراحت، تفريح و رسیدگی به دیگر وظایف خود نیاز دارند. مراقبت وقفهدار راهی است که افراد ميتوانند به زمان مورد نیاز خود دست پيدا كنند. در مراقبت وقفهدار، وقتي اعضای خانواده برای انجام کاری بیرون ميروند، کسی به خانة شما ميآید و از شما مراقبت ميکند. اگر ميخواهید بیشتر در مورد مراقبت وقفهدار بدانید از پزشک یا مددکار اجتماعی خود بپرسيد.
همسر
«من از سرطان شوهرم ترسیده بودم. همیشه اين او بود كه مراقب من بود و ما همه چیز را با هم انجام ميداديم. ميترسیدم آنقدر قوي نباشم كه كمكش كنم تا سلامتياش را بهدست بياورد. ميترسیدم که ديگر سلامتياش را به دست نياورد. ميترسیدم از ترسم با او صحبت کنم چون نميخواستم ناراحتش کنم.»
همسر شما ممکن است درست به اندازة شما واهمه داشته باشد. هر دو شما ممکن است احساس اضطراب، درماندگی یا ترس بكنيد. ممکن است مراقبت از کسی که دوستش دارید دشوار باشد.
واکنش به سرطان در افراد مختلف متفاوت است. برخی نميتوانند بپذیرند که سرطان يك بیماری جدي است. برخی دیگر سخت ميکوشند که مراقبان کاملی باشند. و برخی از افراد از صحبت در مورد سرطان طفره ميروند. برای اکثر مردم، چشمانداز آینده ترسناک است.
اگر فکر ميکنید حالتان را بهتر ميكند، با يكديگر از ترس و نگرانی خود صحبت کنید. ميتوانيد از مشاور خود بخواهید تا به همة شما در مورد این احساسات کمک کند.
در میان گذاشتن اطلاعات
مشاركت همسر در تصمیمگیری در مورد درمان مهم است. با هم پيش پزشک برويد و در مورد نوع سرطان خود بیاموزید. ممکن است بخواهيد در مورد نشانههاي رایج، انتخاب درمان و عوارض جانبی چیزهایی بدانید. این اطلاعات به هر دوي شما برای برنامهریزی آینده کمک خواهد كرد.
همچنین همسر شما هم باید بداند که چگونه به مراقبت از بدن و احساسات شما کمک کند. با اینکه کار آسانی نیست، هر دو نفر شما باید دربارة آینده و احتمال اینکه شايد از سرطان جان بهدر نبريد، فکر کنید. دیدار با يك برنامهریز مالی و یا وکیل هم مفید است.
كنار هم ماندن
همه نیاز دارند دوستشان بدارند و به آنها احساس نیاز كنند. شاید همواره در خانواده «فرد قوی» بوده اید، اما حالا ديگر وقت آن است که بگذاريد همسرتان به شما کمک کند؛ به همین سادگی که شخص دیگري بالش شما را مرتب کند، برای شما نوشیدنی خنک بیاورد یا برای شما كتاب بخواند.
احساس جنسی به همسرتان نیز مهم است. ممکن است در طول درمان رغبتي به رابطة جنسی نداشته باشيد چون احساس خستگی، دلآشوبه یا درد ميکنید. اما درمانتان كه تمام شد ممکن است بار ديگر به رابطة جنسی رغبت پيدا كنيد. تا آن زمان، لازم است شما و همسرتان برای اينكه نشان بدهيد یکدیگر را دوست دارید دنبال راههای تازهاي بگرديد.
زمان دوری
همسر شما به حفظ حس تعادل در زندگی خود نیاز دارد. و بايد زمانی را هم به کارهای شخصی و روزانة خود اختصاص بدهد. همچنین همسر شما زمانی را برای تنظيم افکار و احساسات خود در مورد سرطان نیاز خواهد داشت. و از همه مهمتر، هركدام، به زمانی برای استراحت نیاز داريد. اگر نميخواهید تنها باشید، هنگاميکه عزیزتان از شما دور است، به فکر مراقبت وقفهدار باشید یا از يكي از دوستانتان بخواهید با شما بماند.
فرزندان
اگر چه فرزندان شما وقتی بفهمند شما سرطان دارید غمگین و ناراحت ميشوند، وانمود نکنید که همه چیز بسیار خوب است. وقتی چیزی عادی نیست حتی کودکان خردسال نیز احساس ميکنند يك جاي كار ميلنگد. ميبینند که حال شما خوب نیست و ديگر زمان زیادی را با آنها نميگذرانيد. متوجه ميشوند که شما عيادتکنندگان یا تماسهاي تلفنی زیادی دارید یا باید برای درمان و ملاقات پزشک از خانه دور شوید.
به کودکان دربارة سرطان بگوییم
کودکان پس از ۱۸ ماهگی شروع به فکر کردن و شناخت دنياي دوروبر خود ميکنند. اینکه به کودکان خود حقیقت را بگویید و بگویید که بیمار هستید و پزشکان در حال درمان شما هستند تا بهتر شوید اهمیت دارد. گفتن حقیقت به آنها بهتر از این است که رهایشان کنید تا بدترین تصور را داشته باشند. به کودکان خود امكان دهید سؤالات خود را بپرسند و احساسات خود را بيان كنند.
و اگر چيزي ميپرسند که جوابش را نميدانید، بگویید که پاسخ آن را پیدا خواهید کرد.
وقتی با کودکان خود صحبت ميکنید از واژهها و اصطلاحاتی که آنها ميفهمند استفاده کنید. مثلاً بهجای «سرطان شناس» بگویید «دكتر» یا بهجای «شیميدرمانی» بگویید «دوا». به کودکان خود بگویید که چقدر دوستشان دارید و راههایی برای کمک به مراقبت خود پيشپاي آنها بگذاريد. کتابهایی که در موردسرطان ويژة کودکان نوشته شدهاند در اختیار آنها قرار دهید. پزشک، پرستار یا مددکار اجتماعی ميتوانند كتابهايي راکه برای کودک شما مناسب هستند توصيه کنند.
بزرگترها را از مسائل سرطان آگاه كنيد، از جمله معلمان، همسایهها، مربیان یا بستگان دیگری که ميتوانند برای كودكان شما زمان صرف کنند. این بزرگترها هستند كه کودک شما را همانطور که به احساسات و نگرانیهایش گوش ميدهند در فعالیتهاي خودشان شرکت ميدهند. پزشک یا پرستار شما نیز ميتوانند با صحبت کردن و پاسخ دادن به سؤالات، به کودک شما کمک کنند.
واكنش احتمالي کودکان
کودکان ممکن است به گونههای مختلفی واکنش نشان دهند. مثلاً ممکن است:
- بترسند و يا سردرگم و تنها شوند
- احساس گناه کنند و فکر کنند كاري ازشان سرزده است يا چيزي گفتهاند که شما سرطان گرفتهاید
- وقتی از آنها ميخواهند كه ساکت باشند عصباني ميشوند یا بیشتر روز را بيرون از خانه ميگذارند.
- احساس كنند از توجهی که قبلاً به آنها ميشده است محروم شدهاند.
- به زمانیکه کوچکتر بوده اند باز گردند و مثل بچگيشان رفتار کنند
- در مدرسه یا خانه به مشکل بربخورند.
- وابسته و ترسیده باشند و خانهنشين شوند.
«حالا که مادرم سرطان گرفته همه چیز عوض شده است. ميخواهم با او باشم، اما دلم ميخواهد كه با دوستانم هم باشم. از من ميخواهد به برادر کوچکم برسم، اما من ميخواهم مثل قدیمها فوتبال بازی کنم.»
نوجوانان و سرطان پدر و مادر
نوجوانان در برههای از زندگی هستند که ميل دارند مستقل از پدر و مادر زندگی کنند. ولي وقتی یکی از والدین سرطان دارد جدا شدن از او برايشان سخت ميشود. و ممکن است عصباني بشوند، بیرون بروند یا دردسر درست کنند.
سعی کنید نوجوانان خود را به صحبت کردن ترغیب کنید. از سرطان خود هر چقدر که ميخواهند بدانند بگویید. نظرشان را بپرسید؛ بهتر است از آنها بخواهيد كه در تصمیم گیریها شركت كنند.
ممکن است آنها بخواهند با افراد دیگر دربارة زندگی خود صحبت کنند. اگر بخواهيد، دوستان و بهخصوص آنهایی که در خانواده بیمار سخت داشتهاند ميتوانند ياورهاي خوبي باشند. اعضای دیگر خانواده، معلمان، مربیان و ساير افراد نیز ميتوانند کمک کنند. نوجوان خود را ترغيب كنيد دربارة ترسها و احساساتش با افرادی که به آنها اعتماد دارد یا با آنها احساس نزدیکی ميکند صحبت كند. در برخی از شهرها گروههای حمایتی هم برای نوجوانانی که والدین آنها سرطان دارند وجود دارد.
آنچه فرزندان در هر سنی باید بدانند:
دربارة سرطان
- هیچیک از گفتار، افکار یا كردار آنها باعث ابتلای شما به سرطان نشده است.
- سرطان مسري نيست. هرگز امكان ندارد كه كسي از شما سرطان بگيرد.
- اینکه شما سرطان گرفتهايد به اين معنا نیست که از آن ميمیرید. در واقع، افراد بسياري به مدت طولانی با سرطان زندگی كرده و ميکنند.
- دانشمندان با تلاش فراوان در پي يافتن راههای تازهاي براي درمان سرطان هستند.
درباره زندگی با سرطان در خانواده
- تنها فرزند شما دچار اين حالت نيست. پدر يا مادر کودکان دیگري نیز سرطان گرفتهاند.
- اشکالی ندارد كه از بیماری شما ناراحت، عصباني یا ترسیده باشند.
- فرزند شما هیچ کاری برای تغییر این حقیقت که شما سرطان دارید نميتواند بکند. (البته ميتواند برای بهبودی شما دعا کند.)
- هر اتفاقی كه برای شما بیفتد مراقبت از کودکان خود را تضمین ميکنید.
درباره آنچه ميتوانند انجام دهند
- ميتوانند با کارهای خوبي مثل شستن ظرفها و کشیدن نقاشی به شما کمک کنند.
- باید باز هم به مدرسه بروند و در ورزش و دیگر فعالیتهای تفریحی شرکت کنند.
- ميتوانند با بزرگترها از جمله معلمان، اعضای خانواده و افراد مذهبی صحبت کنند
فرزندان بزرگسال
اكنون که سرطان دارید رابطة شما با فرزندان بزرگسالتان ميتواند دستخوش تغییر شود.
ممکن است:
بخواهید که برخی از وظایف شما مانند پرداخت هزینهها، تصمیمگیری درباره مراقبتهای پزشکی یا مراقبت از خانه را به عهده بگیرند.
بخواهید برخی از اطلاعات پزشكي را توضیح دهند یا با شما پيش پزشک بیایند و آنچه را به شما ميگوید بشنوند.
برای حمایت عاطفی به فرزندان خود تکیه کنید. مثلاً گاهي از آنها بخواهید واسطة شما با دوستان و اعضای دیگر خانواده باشند.
بخواهید زمان بيشتري را با شما بگذرانند. البته اگر آنان كار ميكنند یا تشکیل خانواده دادهاند كمي مشکل است.
دریافت حمایت از فرزندان، بهجای دادن آن، ممكن است برايتان سخت باشد.
وقتی فرزندان مراقبتهای جسمي نظير غذا دادن یا استحمام شما را عهدهدار ميشوند ممكن است احساس سر بار بودن کنید.
دختر بزرگ یک خانم مبتلا به سرطان تخمدان ميگويد:
«در همه حال، مامان سنگ صبور خانواده بود. هر کدام از ما كه مشکل داشتیم، پيش او ميرفتیم كه كمكمان كند. حالا باید بهش کمک ميكرديم. درست مثل اينكه ما پدر و مادر شده بودیم و او شده بود فرزند ما. مشكل اینجا بود که ما کار ميکردیم و خودمان هم فرزند داشتیم.»
صحبت کردن با فرزندان بزرگسال
حتی اگر نگران و ناراحت شما ميشوند باز هم مهم است که از سرطان خود با فرزندان بزرگسال خود حرف بزنيد. دربارة درمانتان كه صحبت ميکنید از آنها هم نظر بخواهيد. بگذارید افکار و آرزوهای شما را، در صورتيكه درمان موفقيتآميز نباشد، بدانند.
حتی فرزندان بزرگسال نیز نگران در گذشت پدر و مادر خود هستند. وقتی ميفهمند سرطان دارید تازه متوجه ميشوند چقدر برایشان اهمیت دارید؛ و ممكن است از اینکه بيشتر به شما نزدیک نبودهاند احساس گناه کنند. گاهي از اینکه به دلیل راه دور یا مشغلة زیاد نميتوانند زمان زیادی را با شما بگذرانند دلشان ميگيرد. برخی از این احساسات ممکن است صحبت کردن با فرزندانتان را برای شما سخت کند. اگر در صحبت کردن با فرزندان خود مشکل دارید از پزشک یا پرستار خود بخواهید مشاوري معرفی کند تا همة شما با او صحبت کنید.
بیشتر وقتي را که با فرزندان خود ميگذرانید به وقتي خوش و خوب تبديل كنيد. از اینکه چقدر به زندگي يكديگر معنا ميدهيد برايشان صحبت کنید. همة احساسات خود — نه فقط عشق بلکه دلواپسی، غم و غصه و خشم – را بیان کنید. از اینکه چیز اشتباهی بگویید نترسید. فاش كردن احساسات بهتر از پنهان کردنشان است.
خطر سرطان در مورد فرزندان کسانی که سرطان دارند
حالا که شما سرطان گرفتهايد ممکن است فرزندان شما نسبت به احتمال ابتلای خود به سرطان نگران شوند. از آنها بخواهيد كه با پزشک صحبت کنند.
آزمایشهای ژنتیک برای بررسی احتمال ابتلا به سرطان راه خوبی است. برخی از انواع سرطان از والدین به احتمال زياد به فرزند منتقل ميشود. مثلاً، دختر یک زن مبتلا به سرطان پستان بيشتر احتمال دارد كه به سرطان پستان دچار شود. البته احتمال این هم هست که احتمال ابتلای او به اندازه احتمال ابتلاي ساير افراد همسنش به اين بيماري باشد. به هر حال فرزندان بهتر است با پزشک از احتمال ابتلا به سرطان صحبت کنند.
با اینکه آزمایشهای ژنتیک مفيدند باز هم شايد به جواب تمام سؤالاتی که به دنبال آن هستید نرسيد. اگر خود شما، يا هر كدام از اعضاي خانواده ميخواهيد در مورد آزمایشهای ژنتیک بیشتر بدانيد، راجع به آن با پزشكتان صحبت كنيد. او شما را به کسی که در این زمینه آموزشهای خاص دیده است معرفی ميکند. این افراد به شما کمک ميکنند به راههاي پيشرو فکر کنید و به سؤالات شما پاسخ ميدهند.
پدر و مادر
این روزها مردم بیشتر عمر ميکنند؛ افراد زیادی هستند که از پدر و مادر پیر خود نگهداری ميکنند. مثلاً ممکن است به پدر و مادر خود برای خرید یا رفتن نزد پزشک کمک کنید. پدر و مادر پیر شما ممکن است حتی نزد شما زندگی کنند.
باید تصمیم بگیرید که چقدر در مورد سرطان خود به پدر و مادرتان بگویید. تصمیم شما بستگی به این دارد که آنها چقدر بتوانند این خبرها را درک یا تحمل کنند. اگر پدر و مادر شما در وضعیت خوبی هستند با آنها صحبت کنید.
حالا که دچار سرطان شدهايد، ممکن است به مراقبت والدین نیاز داشته باشید. ممکن است فقط زمانیکه تحت درمان هستید نیاز به کمک داشته باشید. یا در زمينة نگهداری از والدین خود تغییرات اساسي بدهید. با اعضای خانواده، دوستان، متخصصان بهداشت و درمان و نهادهاي ذيربط، برای اینکه ببینید چه کمکی ميتوانند بکنند، صحبت کنید. به افراد يا مؤسساتي كه به مردم كمك ميكنند سربزنيد.
دوستان نزدیک
وقتي که دوستان از سرطان شما باخبر شوند، ممکن است نگرانی آنها شروع شود. برخی ممکن است از شما بپرسند چه کمکی دستشان برميآيد. برخی دیگر ممکن است برای کمک دنبال راهی بگردند اما ندانند چگونه از شما در اين مورد بپرسند با کمک گرفتن در برخی کارها به دوستان خود در رویارویی با اين خبر کمک کنید. به کارهایی که دوستانتان ميتوانند به خوبی انجام دهند فکر کنید و رودربايستي نکنید. از چیزهایی که ممکن است نیاز داشته باشید فهرستی تهیه کنید. از این طریق ميتوانید وقتی دوستان ميپرسند که چه کمکی ميتوانند بکنند، فهرست را با آنها در میان بگذارید تا آنها کاری را که از دستشان برميآيد، انتخاب کنند.
فهرستی نمونهوار از نیازها
- نگهداری از بچهها در روزهایی که به جلسات درمان ميروم.
- آماده کردن غذاهای فریز شده برای روزهایی که توان آشپزي ندارم.
- قرار دادن نام من در فهرست دعا در اماکن مذهبی که ميرفتهام.
- چند کتاب از کتابخانه برایم بیاورید.
- هر وقت ميتوانید بياييد تا با هم گپي بزنيم.
- به دیگران نیز بگویید که اشكالي ندارد كه به ديدنم بيايند يا به من زنگ بزنند (یا بگویید که متأسفانه نميتوانم كسي را ببينم).
جمعبندی: سرطان و خانوادة شما
خانوادهها به هم شبيه نیستند. شاید خانوادة شما شامل همسر (شوهر یا زن)، کودکان یا پدر و مادر باشد. کسانی که شما را دوست دارند و حمایت ميکنند نیز جزو خانواده بهشمار ميآيند.
مهم نیست که خانوادة شما چه شكلي است، سرطان فقط زندگی شما را تغییر نميدهد، بلکه زندگی اطرافیان شما را نیز دستخوش تغییر ميكند.
سرطان، خانوادهها را از راههای گوناگون درگیر ميکند.
صحبت کردن از سرطان برای برخی خانوادهها سخت است.
گاهي زندگی روزمره به هم ميريزد.
گاهي نقشها و وظایف در خانوادهها دستخوش تغییر ميشود.
روابط تیره یا قوی ميشود.
رویارویی با مسائل مالی و بیمه معمولاً مشکلساز ميشود.
گاهي ناچاريد دست کم برای مدت کوتاهی با فرد دیگر یا در مکان دیگری زندگي كنيد.
وقتی به اینکه سرطان چه تغییری در زندگی شما و خانواده ایجاد کرده فکر ميکنید، به فکر کمک گرفتن هم باشید.
ممکن است برای کارهای خانه نیاز به کمک داشته باشید.
مراقبت وقفهدار اوقات فراغت مورد نیاز را برای مراقبان شما بهوجود ميآورد.
گروههای حمایتی و مشاوره ميتوانند به افراد خانواده كمك كنند تا با مشکلات ناشی از سرطان دست و پنجه نرم كنند.
بیشتر خانوادهها به این نتیجه ميرسند که رو راست بودن در مورد بيماري و عوارض بيماري، و بروز احساسات به آنها در مهار تغییرات ناشی از سرطان کمک ميکند.
در میان گذاشتن احساسهاي خود درباره سرطان
دوستان و بستگانتان هم درباره سرطان شما احساسهايي دارند
پیدا کردن یک شنونده خوب
انتخاب زمان مناسب برای صحبت
بیان خشم
تظاهر به شادی
در میان گذاشتن بدون صحبت کردن
جمعبندی: در میان گذاشتن احساسهاي خود درباره سرطان
صحبت درباره احساسهاي به شما در دست و پنجه نرم کردن با سرطان کمک میکند.
- یک شنونده خوب پیدا کنید
- زمانی مناسب برای درمیان گذتشتن احساسهاي خود پیدا کنید
- احساس خشم خود را درک کنید
- تظاهر به شادی نکنید در حالی که شاد نیستید
شاید بخواهید کسی را بیرون از خانوادهتان برای صحبت پیدا کنید.
سرطان برای این که به تنهایی با آن روبرو شوید خیلی سنگین است.
دوستان و بستگانتان هم درباره سرطان شما احساسهايي دارند
همانطور که شما احساسات شديدي دربارة سرطان خود دارید، خانواده و دوستان شما نیز به آن واکنش نشان می دهند.
مثلاًً ممکن است دوستان و بستگان شما:
- غم خود را پنهان کنند یا نادیده بگیرند
- کسی را مقصر و موجب سرطان شما بدانند
- وقتی درباره سرطان صحبت میشود بحث را عوض کنند
- بدون دلیل از کوره در بروند
- درباره سرطان شوخی کنند
- همیشه تظاهر به شادی کنند
- از صحبت کردن درباره سرطان شما بپرهیزند
- از شما دوری كرده یا ملاقات با شما را کوتاه کنند
پیدا کردن یک شنونده خوب
بيان احساسات دربارة سرطان می تواند سخت باشد. اما با اين همه، باز هم کمکكننده است. بسیاری از مردم پی بردهاند که وقتی احساسات و عقاید خود را با دوستان نزدیک و خانوادهشان در میان میگذارند حس بهتری دارند.
دوستان و خانواده شايد همیشه ندانند به شما چه بايد بگویند، ولي تنها با شنونده خوب بودن میتوانند کمک کنند؛ لازم نیست همیشه شما را نصیحت کنند یا عقاید خود را به شما بگویند؛ آنها فقط باید نشان دهند که به شما توجه دارند و اهمیت می دهند.
اگر فکر میکنید صحبت کردن درباره احساساتتان با افرادی غیر از خانواده و دوستان به شما کمک ميکند، میتوانید وارد یک گروه حمایتی شوید که اعضای آن بیماران سرطانی هستند، یا با یک مشاور صحبت کنید. اطلاعات بیشتر درباره این که برای کمک کجا بروید را میتوانید در در مؤسسات يا افرادي كه به مردم كمك ميكنند، پیدا کنید.
صد هزاران خيط يكتا را نباشد قوتي
چون به هم بر تافتي اسفنديارش نگسلد- ضربالمثل فارسي
انتخاب زمان مناسب برای صحبت
برخی از بيماران برای صحبت دربارة احساسات خود به زمان نیاز دارند. اگر آمادگی نداشته باشید ميتوانيد بگوييد «فکر نمیکنم الان برای صحبت درباره سرطانزمان مناسبی باشد». و گاهی هم میخواهید صحبت کنید اما خانواده یا دوستانتان آمادگی شنیدن آن را ندارند.
برای دیگران دشوار است که دریابند چه زمانی ميتوانند درباره سرطان شما صحبت کنند؛ گاهی اوقات وقتی افراد میخواهند در اين باره صحبت کنند علامتی میدهند، مثلاً:
موضوع سرطان را پیش ميكشند.
از چیزهایی که مربوط به سرطان است صحبت ميکنند، مثلاً ميگويند مقالهاي درباره درمان جدیدی برای سرطان خواندهاند.
زمان بیشتری را با شما سپري ميكنند.
مضطرب هستند یا لطیفههایی ميگويند كه خندهدار نيست.
با پرسيدن دربارة چگونگی احساس یا فکر افراد میتوانید کاری کنید که آنها با شما احساس راحتی بیشتری بکنند. گاهی اوقات، مردم نمیتوانند احساسات خود را در قالب كلمات به زبان بياورند. گاهی میخواهند یکدیگر را در آغوش بگیرند و با هم گریه کنند. یک مرد مبتلا به سرطان معده ميگفت:
«خیلی سخت بود که با خواهرم دربارة سرطانم صحبت كنم. در نهایت به او گفتم: «ميدانم که نگران هستی و ميترسی، من هم همینطور. بیا دربارهاش صحبت كنيم.» او از اینکه من موضوع را پیش کشیدم خوشحال شد.»
ابراز خشم
بسیاری از مردم بهخاطر سرطان احساس خشم یا ناکامي ميکنند. شايد از دست افرادی که به آنها وابسته هستید خشمگین یا دلگیر شوید. شايد از چیزهایی که قبلاً برایتان اهمیتی نداشت دلگیر شوید.
همة آدمها همیشه نميتوانند احساسات خود را بیان کنند. خشم گاهی بهجای کلمات در رفتار خود را نشان ميدهد. بعيد نيست خود را در حالی بیابید که بر سر بچهاي بیش از حد فریاد ميزنید یا با حیوان خانگی به خشونت رفتار ميکنید؛ يا درها را به هم بکوبید.
سعی کنید دلیل خشم خود را پیدا کنید. شاید شما از سرطان ترسیدهاید یا نگران مسائل مالی هستید. بعيد نيست حتی از درمان خود خشمگین باشید. مردی باسرطان پیشرفته ميگويد:
«برخی روزها آنقدر عصباني ميشدم که ميخواستم دق دليم را سر چیزی خالی کنم. آن روزها همیشه سعی کردم خشم خود را به سرطانم نشان دهم نه به همسر و دخترم.»
تظاهر به شادی
برخی مردم حتی زمانیکه خوشحال نيستند، تظاهر به شادی ميکنند. آنها فکر ميکنند اگر نقش آدم شاد را بازی کنند دیگر احساس غم یا خشم نخواهند کرد. خانواده و دوستان شما كه نميخواهند شما را غمگین کنند، وانمود ميكنند که از چیزی رنج نميبرند. شايد فکر ميکنید با شاد بودن سرطان شما دور خواهد شد.
وقتی سرطان دارید دلایل زیادی برای غم و غصه وجود دارد. احتمالاً «روزهای ناتوانی» در راه است. در غير اینصورت، وانمود نکنید که شاد هستید. این کار شما را از دریافت کمکی که به آن نیاز دارید دور نگه ميدارد. رو راست باشید و دربارة همة احساسات خود صحبت کنید نه فقط از احساسات شاد. خانم مسني که سرطانکبد دارد ميگويد:
«توصیة دوستان خیرخواه برای مثبت بودن، خوشبینی و سرزندگی ميتواند زنگ سکوت باشد. این را از آنها بپرسید. نگذاريد آنها به زور بر لبهاي شما يك لبخند ساختگي بنشانند در حاليكه شما واقعاً مايل به ابخند زدن نيستيد.»
ابراز بدون كلام
برای خیلیها صحبت کردن دربارة اینکه بیمار هستند مشکل است. برخی دیگر احساس ميکنند سرطان امری شخصی و خصوصی است و برایشان سخت است که باز و راحت دربارة آن صحبت کنند. اگر صحبت کردن برای شما مشکل است راه دیگری برای در میان گذاشتن احساسات خود پیدا کنید. مثلاً با نوشتن احساسات خود راحت تر باشید. اگر دفتر خاطرات یا یادداشتهای روزانه ندارید، حالا زمان خوبی برای شروع است. نوشتن دربارة احساسات راه خوبی برای دستهبندی یا شروع رویارویی با آنهاست. برای شروع فقط به ابزاري برای نوشتن و سطحي برای نوشتن نیاز دارید.
یادداشتها يا شخصیاند یا درمیان گذاشته ميشوند. مردم معمولاً از یادداشتها وسیلهای برای صحبت کردن با ديگران ميسازند. اگر صحبت کردن با کسی که با شما زندگی ميکند سخت است یک یادداشت روزانة مشترک را شروع کنید. یک دفترچه یا تخته سياه را در جایی خصوصی که هر دو به آن دسترسی دارید بگذاريد. وقتی ميخواهید چیزی را درمیان بگذارید، بر آن بنویسید و در همان جای خصوصی قرار دهید. عزیزی هم که با او زندگی ميکنید همین کار را خواهد کرد. هر دو شما بدون اینکه نیاز به حرف زدن باشد ميتوانید احساسات دیگری را دریابید.
اگر هم پست الکترونیک دارید راه خوبی برای درمیان گذاشتن احساسات است.
جمعبندی: در میان گذاشتن احساسات خود دربارة سرطان
مواجه شدن با سرطان بهتنهايي دشوار است. اگر چه در ابتدا، صحبت کردن از سرطان سخت است اما، بیشتر مردم خواهند ديد که در میان گذاشتن عقاید و احساسات به آنها کمک ميکند با سرطان روبرو شوند.
به یاد داشته باشید:
- یک شنوندة خوب انتخاب کنید. شايد به کسی که شما را نصیحت کند یا راه پيشپايتان بگذاريد نیازی نداشته باشید. در عوض بعيد نيست به کسی نیاز داشته باشید که بخواهد بشنود و تلاش او این باشد که درک کند اکنون زندگی از نظر شما چگونه است. گاهي بهتر است بیرون از خانواده دنبال چنین شخصی بگردید.
- زمان مناسبی را برای بیان احساسات انتخاب کنید. گاهی، آدمها با ايما و اشاره به شما ميگويند که ميخواهند دربارة سرطان با شما صحبت کنند. گاهی هم شما ميتوانید از دیگران دربارة احساسات و عقایدشان بپرسید.
- خشم را درک کنید. گاهی، واژههای خشمگینانه از احساساتی غیر از خشم مانند ناکامی، نگرانی یا غم سرچشمه ميگیرند. سعی کنید دلیل احساس خشم خود را بیابید و اینکه چرا نیاز به ابراز آن دارید. از این احساسات فرار نکنید، آنها را درمیان بگذارید و سعی کنید از آنها سر در بیاورید.
- وانمود نکنید شاد هستید. شايد بخواهید از طرح احساسات قوی خود با دیگران طفره برويد اما بازی کردن نقش آدم شاد، به شما در بیان احساسات واقعیتان کمکی نخواهد کرد. تظاهر به شادی، تصویر درستی از افکار و احساسات شما به دیگران نميدهد.
- برای کمک، به منابع اجتماعی روی آورید. یک گروه حمایتی یا یک مشاور گاهي از شما حمایت بیشتری ميكنند.
یادگیری دربارة سرطان و احساس تسلط بیشتر
یادگیری از مراقبانتان
یادگیری دربارة راههای درمانتان
یادگیری بیشتر دربارة سرطان خود
جمعبندی: یادگیری دربارة سرطان و احساس تسلط بیشتر
وقتي براي اولين بار متوجه ميشوید که سرطان دارید، گاهي زندگی روزانه، وارونه بهنظر ميآيد. دانستن بیشتر راجع به نوع سرطان خود و درمان آن به شما کمک ميکند بهتر بر خود تسلط داشته باشيد.
دربارة نوع سرطان خود و درمان آن این گونه بیاموزید:
- پرسش از پزشک یا پرستار خود
- یادداشت برداری هنگام ملاقات با پزشک
- گرفتن نظرهای دیگر
- مراجعة بیماران و خانوادهها به کتابخانههای عمومي یا کتابخانة بیمارستان
یادگیری دربارة سرطان کمک ميکند تا برای یافتن درمان مناسب با پزشک خود مشورت كنيد.
«اول احساس ميکردم از پا در آمدهام. اما پس از جمعآوری اطلاعات، احساس کردم بهراحتی ميتوانم درباره سرطانم با پزشک صحبت کنم و دربارة درمان خود تصميم بگيرم.»
سرطان معمولاً احساس تسلط بر زندگی را از مردم سلب ميکند. شايد احساس کنید آیندهتان مشخص نیست و نميدانید که زنده ميمانید یا نه، یا وقت تصمیم گیری دربارة سلامتی خود به پزشکانی که به خوبی ميشناسید متكي باشيد.
مردم اغلب وقتی دربارة سرطان خود و درمان آن بیشتر ميآموزند احساس تسلط بیشتری ميکنند. ميگویند وقتی ميدانند احتمالاً چه چیزهایی را در پيش رو دارند راحتتر ميتوانند تصمیم بگیرند. از سرطان خود و درمان آن چقدر ميدانید؟
یادگیری از مراقبانتان
پزشکان، پرستاران و مراقبانتان ميتوانند چیزهای زیادی دربارة سرطان و درمان آن به شما بیاموزند. اما گاهی، مردم با یادگیری مشکل دارند زیرا یا ميترسند یا گیج شدهاند. این احساسات گاه یادگیری اطلاعات جدید را سخت ميکند. اما کارهایی هست که ميتوانید برای آسانتر شدن یادگیری انجام دهید.
از پزشک یا پرستار خود بخواهید نام و مرحلة سرطان شما را بنویسند.
انواع زياد و گوناگوني از سرطان وجود دارد که هر کدام نام خود را دارد. به اندازة تومور سرطانی و اینکه چقدر در بدن گسترش یافته است «مرحله» ميگويند.
دانستن نام و مرحلة سرطان به شما کمک ميکند:
دربارة سرطان خود بیشتر در ميیابید
شما و پزشکتان دربارة اینکه چه راههای درمانی دارید تصمیم بگيريد.
هر تعداد سؤال كه داريد بپرسيد.
پزشک شما نیاز دارد سؤالها و نگرانیهای شما را بداند. سؤالهای خود را بنویسید و در ملاقات پزشک همراه خود بیاورید. گاهی، پرسشهای خود را بپرسید تا در زمانی دیگر پاسخ بگيريد. اگر پزشک پرسشهاي شما را بداند برای شما اطلاعات جمعآوری ميکند.
اگر پرسشهاي بسیاری دارید، ميتوانید با پزشک خود وقت بیشتری را برای صحبت دربارة آنها معین کنید.
اگر پرسشهاي شما منطقی بهنظر نميآید یا پیش پا افتاده است نگران نباشید.
همة پرسشهاي شما مهم هستند و باید پاسخ داده شوند. اشکالی ندارد که یک سؤال را بارها بپرسید. اشکالی ندارد که از پزشک بخواهید به زبان سادهتری صحبت کند یا اصطلاحات جدید را برای شما توضیح بدهد. برای اینکه اطمینان حاصل کنید درست فهمیدهاید، گفتههای پزشک را با زبان خود دوبار تکرار کنید.
کسی که ميپرسد پنج دقیقه احمق است، اما کسی که نميپرسد همیشه احمق باقی ميماند.
برای رفتن نزد پزشک، کسی را همراه خود ببرید.
از يكي از اعضاي خانواده یا دوستان بخواهید وقتي كه نزد پزشک ميروید همراه شما بیاید تا با گوش دادن، یادداشتبرداری و پرسیدن به شما کمک کند. پس از بازگشت ميتوانید دربارة حرفها و توصيههاي پزشک صحبت کنید. اگر نميتوانید کسی را همراه خود ببرید از پزشک بخواهید که اگر برایش امکان دارد با يكي از دوستان یا اعضاي خانواده تلفنی صحبت کند.
گفتوگوی خود با پزشک را ضبط کنید یا از آن یادداشت بر دارید.
بسیاری از بیماران در به یاد آوردن صحبتهای پزشک مشکل دارند. از پزشكتان بپرسید که آيا ميتوانيد یادداشت بردارید یا صدا را ضبط کنید. پس از بازگشت، یادداشتها را مرور کنید یا به صدای ضبط شده گوش دهید. این کار به شما کمک ميکند آنچه دربارة آن صحبت شد به یاد آورید. شايد هم بخواهید دوستان یا خانوادة شما این یادداشتها را بخوانند تا بتوانند گفتههای پزشک را بیاموزند.
یادگیری دربارة گزینههای درمان
ميتوانید دربارة گزینههای درمان خود اینگونه بیاموزید:
- از پزشک خود بپرسید
- گرفتن نظرهاي دیگر
- بررسي نوع سرطان خود در پایگاه اینترنتی
از پزشک خود بخواهید راههاي درمان شما را بگوید. گاهی، بیشتر از یک راه درمان وجود دارد که ميتواند کمک کند. بپرسید که هر درمانی چگونه ميتواند کمک کند و احتمالاً چه عوارض جانبی (واکنش به درمان) دارد. اگر پزشک، از شما خواست تا انتخاب کنید، سعی کنید دربارة گزینهها حتيالمقدور یاد بگیرید. اگر برای فکر کردن دربارة این مسائل، پيش از شروع درمان به زمان نیاز دارید به پزشک خود بگویید.
نظرهاي دیگر را از پزشکی که بیماران سرطانی را درمان ميکند (سرطانشناس) بگیرید. سرطانشناس يا با برنامة پزشک اول شما موافق است، يا راه دیگری را پیشنهاد ميکند یعنی شما ميتوانید به پزشک دیگری نیز برای اطمینان بیشتر مراجعه کنید. با شرکت بیمه خود تماس بگیرید یا با یک مددکار اجتماعی صحبت کنید تا ببینید بیمة شما برای نظر دیگر هزینه ميپردازد یا نه.
دربارة نوع سرطان خود در پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسه تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطانwww.ncii.ir مطالعه کنید.
یادگیری بیشتر دربارة سرطان خود
راههای بسیار دیگری نیز برای یادگیری پيرامون سرطان وجود دارد. ميتوانید کتاب یا مقالات مجلههای علمي را بخوانید یا در اینترنت اطلاعات را جستوجو کنید. دربارة آنچه ميآموزید با پزشک خود صحبت کنید. او ميتواند آنچه شما متوجه نشدهاید را برایتان توضیح دهد یا اگر اطلاعات نادرست است یا به درد شما نميخورد به شما بگوید. اینجا چند راه برای کسب اطلاعات بیشتر دربارة سرطان وجود دارد:
از پزشک خود در مورد مطالب چاپ شده (مانند مقاله و یا دیگر منابع)، دربارة نوع سرطان خود یا موضوعات کلی سرطان را بپرسید.
اطلاعات سرطان را در کتابخانههای عمومي یا کتابخانههای بیمارستان و یا دانشگاه علوم پزشکی نزدیک محل زندگی خود جویا شوید.
با بیمارستان خود تماس بگیرید تا ببینید که آیا برنامهای برای بیماران و خانوادههایشان دارند یا نه. برخی بیمارستانها دورههای آموزشی و گروههای حمایتی ارائه ميکنند.
در اینترنت جستوجو کنید. پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسه تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان www.ncii.ir برای شروع مناسب است. اگر در منزل رایانه ندارید برای استفاده از رایانه و اینترنت به کافینت یا کتابخانه بروید.
جمعبندی: یادگیری درباره سرطان و احساس تسلط بیشتر
وقتی ميفهميد که به سرطان مبتلا هستید، بعيد نيست احساس کنید ديگر زمام زندگی را در اختيار نداريد. انگار زندگی روزانه وارونه شده است.
برای بسیاری از مردم، بهدست گرفتن زمام امور با آموختن هر چه بیشتر دربارة سرطانشان شروع ميشود. با پزشکان و پرستاران خود صحبت کنید. اطلاعات را در کتابخانه، اینترنت و خدمات اطلاعرسانی سرطان جستوجو کنید تا دربارة نوع سرطان خود و درمان آن بیاموزید.
مردميکه به ديگران کمک ميکنند
دوستان و خانواده
ساير مبتلایان به سرطان
گروههای حمایتی
کمک روحانی
افراد در مراقبت پزشکی
افراد در بیمارستان
پرستاران
جمعبندی: مردمي که به ديگران کمک ميکنند
با اینکه سرطان دارید و نیازهای شما بیشتر است، شايد درخواست کمک برایتان سخت باشد.
جهت دریافت کمک مورد نیاز ميتوانید روی آورید به:
- دوستان و خانواده
- ساير مبتلایان به سرطان
- مردمي که در گروههای حمایتی هستند
- مردم متدین و مذهبی و معتمد که شما آنها را میشناسید.
- ارائهدهندگان خدمات بهداشتي
- مراقبين بهداشتي (افرادی که حمایتهای پزشکی و پرستاری معمولاً در سطوحی پایینتر از پزشكان و پرستاران ارائه میدهند).
هیچکس نباید به تنهایی با سرطان روبرو شود. مردم مبتلا به سرطان كه از دیگران کمک ميگیرند اغلب راحتتر با بيماري مقابله ميكنند.
شايد درخواست یا قبول کمک برایتان سخت باشد. در هر صورت، به مراقبت از خود عادت ميکنید. شايد فکر کنید که درخواست کمک نشانة ضعف است. یا شايد نخواهید دیگران بدانند چیزهایی هست که انجام آن برای شما دشوار است. یک مرد مبتلا به سرطان ميگويد:
«من همیشه همان مرد قدرتمند بودم. حالا ميبايست برای کمک به دیگران روی ميآوردم. ابتدا مشکل بود، اما حمایت دیگران به من در بسیاری از زمانهای سخت کمک کرد.»
مردم وقتی به هم کمک ميکنند احساس خوبی دارند. دوستان شما شايد ندانند با شما كه هستند بايد چه بگویند یا چگونه رفتار کنند. حتي بعيد نيست برخی از مردم از شما دوری کنند. اما اگر از آنها بخواهید برای شما غذا بپزند یا فرزندانتان را از مدرسه بیاورند احساس راحتی بیشتری ميکنند. راههای زیادی هست که از طریق آن خانواده، دوستان، ساير مبتلایان به سرطان، افراد مذهبی و روحانی و مراقبين بهداشتي ، ميتوانند کمک کنند. از سوي ديگر، راههایی هم هست که شما ميتوانید به مراقبين بهداشتي خود کمک کنید.
دوستان و خانواده
دوستان و خانواده از راههای زیادی ميتوانند به شما کمک کنند. اما احياناً منتظرند شما آنها را برای آنچه باید انجام دهند راهنمایی کنید یا به آنها پيشنهاد بدهيد. کسی که دو دل است که شما کمک ميخواهيد یا نه، شايد تماس بگیرد و بگوید «فقط زنگ زدم ببینم اوضاع و احوال چطور است». وقتی کسی ميگوید: «اگر کاری داريد، به من بگویید»، از او برای انجام کاری یا رفتن به مطب پزشک کمک بخواهيد.
اعضای خانواده و دوستان همچنین ميتوانند:
- با شما باشند، شما را بغل كنند یا دستتان را به گرمي در دست بگيرند.
- وقتی از امیدها و ترسهای خود ميگویید گوش دهند.
- در رفتوآمد، پختوپز، کارهای عادی یا کارهای خانگی به شما کمک کنند.
- همراه شما به ملاقات پزشک یا جلسات درمان بیایند.
- به دوستان یا اعضای دیگر خانواده راههای کمک را بگویيد.
ساير مبتلایان به سرطان
حتی عليرغم كمك دوستان و خانواده، شايد بخواهید با افرادی که مبتلا به سرطان هستند یا در گذشته سرطان داشتهاند معاشرت کنید. اغلب، ميتوانيد با آنها دربارة چیزهایی که نميتوانید با دیگران در میان بگذارید صحبت کنید.
مبتلایان به سرطان ميتوانند درک کنند شما چه احساسی دارید و ميتوانند:
با شما از پيشامدهاي احتمالي سخن بگویند
به شما بگویند که چگونه با سرطان روبرو شدهاند و زندگی عادی دارند
به شما راههایی برای لذت از هر روز زندگی یاد بدهند
برای آینده به شما امید بدهند.
اگر ميخواهید با ساير مبتلایان به سرطان ملاقات کنید به پزشک یا پرستار خود بگویید. همچنین ميتوانید ساير مبتلایان به سرطان را در بیمارستان، مطب پزشک یا یک گروه حمایتی سرطان ببینید.
گروههای حمایتی
گروههای حمایتی سرطان برای مردم مبتلا به سرطان یا آنهایی که سرطان داشتهاند جلساتی دارند. این گروهها اين امكان را به شما و عزیزانتان ميدهند تا با کسانی که مشکلات مشابه دارند صحبت کنید. گروههای حمایتی غیر از زمان برای صحبت كردن معمولاً سخنرانی هم دارند. در واقع، همة گروهها یک سرپرست برای ادارة جلسه دارد. معمولاً سرپرست يا خود مبتلا به سرطان بوده و یا يك مشاور آموزش دیده است.
شايد فکر کنید گروه حمایتی به درد شما نميخورد. شايد فکر کنید گروه کمکی نخواهد کرد یا نميخواهید با دیگران از احساسات خود بگوييد.
یا شايد نگراناید که جلسات شما را غمگین یا افسرده کند.
بهتر است بدانید که گروههای حمایتی به بسیاری از مردم کمک کردهاند. در گروهها مردم اغلب:
دربارة اینکه ابتلا به سرطان چگونه است صحبت ميکنند
به یکدیگر برای احساس بهتر، امیدواری بیشتر و تنها نبودن کمک ميکنند
تازههای درمان سرطان را یاد ميگیرند
نکات مقابله با سرطان را با ديگران در میان ميگذارند
یک خانم ميگويد:
«نميتوانم بگویم که چقدر لذتبخش بود وقتی که برای اولین بار با ساير بیماران سرطانی نشستم و ترس، عصبانيت و لذتهای خود را از دهان دیگران شنیدم. با این مردم ميتوانید کاملاً روراست باشید.
انواع گروههای حمایتی
حيطة كار برخی از گروهها همة انواع سرطان را دربر ميگيرد. برخی دیگر فقط بر یک نوع متمرکز ميشوند مانند یک گروه برای زنان مبتلا به سرطان پستان یا گروهی برای مردان مبتلا به سرطان پروستات.
گروهها يا همگاني هستند یا ويژة سن، جنسیت، فرهنگ یا مذهب خاصی. مثلاً برخی از گروهها ويژة نوجوانان یا کودکان هستند.
برخی از گروهها دربارة همة جنبههای سرطان صحبت ميکنند. برخی دیگر فقط بر یک یا دو موضوع متمرکز ميشوند، مانند راههای درمان یا خودباوری.
در برخی گروهها افراد مبتلا به سرطان در یک گروه و عزیزانشان در گروههای دیگر جای ميگیرند. در اين صورت، افراد ميتوانند راحت آنچه را فکر ميکنند به زبان بياورند و نگران این نباشند که فرد دیگری را برنجانند.
در گروههای دیگر بیماران و خانوادهها با هم ملاقات ميکنند. مردم در این گروهها در ميیابند که این راه خوبی است برای درک متقابل از آنچه با آن روبرو هستند.
گروههای حمایتی اینترنتی جلساتی هستند که از طريق رایانه شکل ميگیرند. مردم با اتاق گفتوگو، فهرست دوستان یا گروههای بحث و گفتوگوی متوسط از طریق پست الکترونیک با هم ارتباط برقرار ميکنند. مردم معمولاً گروههای حمایتی اینترنتی را دوست دارند زیرا ميتوانند در هر ساعتی از شبانهروز یا از هر كجا كه باشند در آنها شرکت کنند. این گروهها همچنین برای افرادی که نميتوانند به جلسات بروند مناسب است. بزرگترین مشکل گروههای اینترنتی این است که نميتوانید اطمینان حاصل کنید که آنچه یاد ميگیرید صحیح است. همیشه دربارة آنچه از سرطان در اینترنت یاد ميگیرید از پزشک خود بپرسید.
اگر چند گروههای حمایتی ميشناسيد، با چند تا ملاقات کنید و ببینید کدام را بیشتر ميپسندید. ببینید کدامیک به نظرتان بهتر ميآیند. با اینکه بسیاری از گروهها رایگان هستند، برخی از آنها مبلغی جزئی ميگيرند. بررسی کنید ببينيد بیمة درمانی شما برای گروههای حمایتی هزینه ميپردازد یا نه.
کجا ميشود گروه حمایتی پیدا کرد
بسیاری از بیمارستانها، مراکز سرطان، گروههای اجتماعی و دانشگاهها گروههای حمایتی دارند. چند راه برای پیدا کردن گروههای حمایتی، در نزدیکي محل زندگی شما:
با بیمارستان محلی خود تماس بگیرید و برنامههای گروههای حمایتی آن را جویا شوید.
در قسمت سلامتی روزنامة محلی خود نگاه کنید و دنبال فهرستی از گروههای حمایتی سرطان بگردید.
کمک روحانی
معنویت، نحوة نگاه شما به جهان و یافتن جایگاه خودتان در آن است. روحانیت ميتواند ایمان، دین، باورها، ارزشها و «دلایل بودن» را در بر بگيرد.
سرطان معمولاً بر معنویت مردم اثر ميگذارد. برخی مردم احساس ميکنند سرطان، معنی جدیدتر و عمیقتری به ایمان آنان داده است. دیگران احساس ميکنند ایمانشان برایشان بیفایده بوده است. مثلاً شايد شما:
برای درک اینکه سرطان دارید در کشمکش باشید.
دربارة هدف زندگی شک کنید و یا از خود بپرسید که سرطان چگونه در «سرنوشت» جای ميگیرد.
به ارتباط خود با خدا شك كنيد.
بسیاری از مردم درميیابند که ایمان آنان منبع آرامش است. آنان بر این باورند که وقتی عبادت ميکنند، کتابهای مذهبی ميخوانند، مراقبه ميکنند یا با افراد با ايمان صحبت ميکنند، بهتر ميتوانند با سرطان مواجه شوند. همسر یک مرد مبتلا به سرطان ميگويد:
«من به خودی خود نميتوانستم با سرطان شوهرم کنار بیایم. وقتهایی که احساس ميكنم شكست خوردهام به من خیلی سخت ميگذرد. اما ایمانم به من نیرو ميدهد و همیشه با آن آرامش مييابم.»
بسیاری از مردم نیز درميیابند که سرطان بر ارزشهای آنان اثر گذاشته است. چیزهایی که دارید و وظایف روزانهتان شايد کم اهمیتتر به نظر بیایند. شايد بخواهيد زمان بیشتری را صرف دیدن عزیزان، کمک به دیگران، انجام کارهای بیرون از خانه یا یادگیری چيزهاي تازه کنید.
ارائه دهندگان خدمات بهداشتي درماني
بسياري از درمانهاي سرطان توسط يك تيم متشكل از افراد با تخصصهاي مختلف ارائه ميشوند. اين تيم ميتواند شامل پزشك، پرستار، مددكار اجتماعي، داروساز، متخصص تغذيه و ساير افراد با تخصصهاي مرتبط باشد. در بسياري از موارد، شما امكان ملاقات تمام اين افراد را در كنار هم نداريد. حتي ممكن است بعضي از آنها را اصلاً ملاقات نكنيد.
پزشكان:
بسياري از بيماران توسط چند پزشك ويزيت ميشوند ولي معمولاً يكي از آنها مسئول اصلي درمان است.
حتماً چگونگی احساس خود را به پزشک بگویید. وقتی احساس بیماری ميکنید، افسرده هستید یا درد دارید به پزشک خود بگویید. وقتی پزشک بداند که شما چه احساسی دارید، ميتواند:
بفهمد شما بهتر ميشوید یا بدتر
دربارة داروها یا درمانهای دیگر موردنیاز تصمیم بگیرد
به شما کمک کند حمایت بیشتری که نیاز دارید تأمین کنید
از پزشک خود بپرسید که چند وقت یکبار با او ملاقات کنید، چه زمانهایی آزمایش دارید و از چه زمانی قبل از اینکه شما بفهمید تأثیر درمان شروع ميشود.
پرستاران
در اغلب موارد شما پرستاران را بيش از بقيه اعضاء تيم درماني خود ملاقات خواهيد كرد. اگر در بيمارستان بستري باشيد پرستاران روزانه چند بار به شما سر خواهند زد. شما ميتوانيد با پرستاران راجع به مسائل روزانه خود صحبت كنيد. آنها قادرند راهنماييهاي ارزشمندي را در اختيار شما بگذارند. مثلاً ميتوانند به شما بگويند كه چقدر احتمال دارد دچار حالت تهوع شويد. با پرستارتان راجع به مسائلي كه باعث نگرانيتان مي شود صحبت كنيد.
داروسازان
داروسازان نه تنها نسخههای شما را ميپیچند بلکه ميتوانند به شما دربارة داروهایی که مصرف ميکنید آموزش دهند. آنها ميتوانند به اين صورت کمک کنند که:
با شما دربارة کاركرد داروها صحبت کنند
بگویند داروها را به چه ترتیبی مصرف کنید
دربارة عوارض جانبی و چگونگی رویارویی با آنها بیاموزند
دربارة خطرات مخلوط کردن داروها هشدار دهند
غذاهایی که نباید بخورید یا کارهایی را که نباید انجام دهید به شما بگویند، مانند قرار گرفتن در معرض آفتاب برای زمان طولانی.
كارشناسان تغذیه
مبتلايان به سرطان اغلب با خوردن یا هضم غذا مشکل دارند. مشکلات تغذيهاي ميتواند از عوارض جانبی داروها یا درمان سرطان باشد. اين مشكل وقتی هم افراد بسیار غمگین هستند پيش ميآيد و موجب از دست دادن اشتها و عدم تمایل به خوردن ميشود.
كارشناسان تغذیه با آموزش دربارة غذاهای سالم، خوشمزه و راحت برای خوردن، به شما کمک ميکنند. آنها ميتوانند پیشنهادهایی برای غذا خوردن راحت تر نیز بدهند، مانند استفاده از قاشق و چنگال پلاستیکی، تا در حين شیميدرمانی بو و طعم فلز احساس نکنید. از پزشک یا پرستار خود بخواهید شما را به یک كارشناس تغذيه که با نیازهای خاص بیماران سرطانی آشنایی دارد ارجاع دهند.
مددکاران اجتماعی
مددکاران اجتماعی بیماران و خانوادهها را با پاسخگویی به نیازهای روزانهشان یاری ميکنند، مانند:
پیدا کردن گروههای حمایتی در نزدیکی شما
رویارویی با مسائل مالی مانند پرداخت هزینهها
صحبت با رئیستان دربارة سرطان شما
صحبت کردن دربارة سرطان شما با خانواده و عزیزانتان
مقابله با احساساتي چون افسردگی، غم و اندوه
مقابله با اضطراب و یادگیری راههای جدید برای آرامش یافتن
آموزش دربارة بیمة درمانی، مثلاً آنچه قرارداد شما پوشش ميدهد یا نميدهد
پیدا کردن وسیلههای نقلیه برای رفت و آمد به بیمارستان، درمانگاه یا مطب پزشک
تنظیم قرار ملاقات با پرستاران خانگی
روانشناسان
بسیاری از مردم وقتی با يك بیماری جدي چون سرطان روبرو ميشوند خود را ميبازند. روانشناسان با صحبت کردن دربارة نگرانیهایتان با شما و خانوادهتان به شما کمک ميکنند. آنها نه تنها به شما کمک ميکنند تا آنچه شما را ناراحت ميکند پیدا کنید، بلکه به شما راههایی یاد ميدهند که با این احساسات و نگرانیها مقابله كنيد.
اگر ميخواهید با روانشناسی که برای کمک به مردم مبتلا به سرطان آموزش دیده صحبت کنید، پزشک خود را در جریان بگذارید.
روانپزشکان
گاهی اوقات مردم مبتلا به سرطان افسرده ميشوند یا اختلالات روانی دیگری پیدا ميکنند. روانپزشکان، پزشکانی هستند که برای این اختلالات دارو تجویز ميکنند. آنها همچنین ميتوانند با شما دربارة احساساتتان صحبت کنند و خدمات سلامت روانی که نیاز دارید پیدا کنند.
اگر نیاز به ملاقات با روانپزشک دارید، پزشک خود را در جریان بگذارید.
مشاوران رسمي و ساير متخصصان سلامت روان
مشاوران رسمی، متخصصان آرامش درمانی، افراد روحانی، پرستاران متخصص و ساير متخصصان سلامت روان نیز به مردم برای رویارویی با احساسات، نگرانی و دغدغههایشان کمک ميکنند. مثلاً آنها ميتوانند:
کمک کنند دربارة احساساتی چون اضطراب، افسردگی یا سوگ صحبت کنید
گروههای حمایتی يا جلسات درمان را هدایت کنند
كار «میانجی» برای مدرسة فرزند شما یا با رئیس شما را در محل کار انجام دهند.
شما را به ساير ارائه دهندگان خدمات پزشکی در نزدیکی خودتان ارجاع دهند
برای پیدا کردن متخصصان سلامت روان در نزدیکی محل زندگی خود، با پزشک خود صحبت کنید یا با مرکز سرطان نزدیک خود تماس بگیرید.
افراد در بیمارستان
در بسياري از بيمارستانها افراد دوره ديدهاي وجود دارند كه ميتوانند به شما براي گذراندن راحتتر دوران بستري كمك كنند. حامیان بیمار به شما در حل مشکلاتی که احساس ميکنید و نميتوانید با پزشک، پرستار یا مددکار اجتماعی خود در میان بگذارید کمک ميکنند. آنها ميتوانند نقش پل ارتباطی بین شما و گروه مراقبت پزشکیتان را بازی کنند.
برنامهریزي ترخیص به شما و خانوادهتان در آماده شدن برای ترک بیمارستان کمک ميکند. برنامهریز ترخیص در کارهایی مانند تنظیم قرار ملاقاتهای پیگیری و اطمینان از داشتن همة ملزومات در منزل به شما کمک ميکند.
افراد داوطلب بيماران را در بيمارستان و يا منزل ملاقات ميكنند تا اگر بيمار احتياج به چيزي داشت حدالامكان آن را مهيا كنند. راجع به اين افراد از پرسنل بيمارستان سؤال كنيد.
مراقبين بهداشتي
مراقبين بهداشتي ميتوانند به شما در انجام دادن كارهاي روزمره مانند حمام كردن، لباس پوشيدن و يا غذا خوردن كمك كنند. مراقب بهداشتي ممكن است از اعضاي خانواده و يا دوستان نزديك باشد. شما ميتوانيد از طُرُق مختلف به مراقبين خود در جهت بهتر انجام دادن وظايفشان كمك كنيد:
تشكيل يك تيم
مراقبين را در جريان امور قرار دادن
پيدا كردن كمك اضافي
كمك كردن به مراقب
اهميت قائل شدن براي كمك مراقبين
تشكيل يك تيم
سعي كنيد يك تيم شامل چند مراقب داشته باشيد تا فقط به يك نفر وابسته نباشيد. وقتي چند مراقب داشته باشيد آنها ميتوانند كارها را بين خود تقسيم كنند.
کارهایی از قبیل:
- شستوشوی موها یا ماساژ پشت شما
- رفتن به خرید غذا یا پخت و پز برای شما
- رساندن شما به مطب پزشک
- انجام کارهای عادی مثل رفتن به بانک یا دفتر پست
- تمیز کردن آشپزخانه یا مرتب کردن منزل
- آوردن فرزندان شما از مدرسه
مراقبين را در جریان امور بگذارید
اطمینان حاصل کنید که مراقبينتان دربارة درمان و مراقبت شما اطلاع كافي دارند. از پزشک یا پرستار خود بخواهید با کسی که از همه بیشتر از شما مراقبت ميکند صحبت کنند. بخواهيد دربارة سرطان شما و درمان آن صحبت کنند و همچنین بیاموزند که در شرایط اضطراری چه کاری بايد انجام دهند.
ميتوانید این گونه کمک کنید که:
فهرستی از شماره تلفنهای مهم تهیه کنید: این فهرست باید شامل شماره تلفن پزشک، پرستار، داروساز، اعضای خانواده، همسایگان، دوستان و افراد متعهد و متدين که با آنان سر و کار دارید باشد. رونوشتی از این فهرست در کنار هر گوشی تلفن در خانه بگذاريد.
مراقبين خود را در جریان داروهایی که مصرف ميکنید بگذاريد: یک فهرست به روز از داروهای خود تهیه کنید. نام هر دارو، میزان و زمان مصرف آن را در این فهرست بگنجانید. به مراقبين خود از عوارض جانبی و نیز حساسیتهای دارویی خود بگویید.
در محل زندگی خود کمک پیدا کنید: بسیاری از شهرها انجمنی از داوطلبان دارند. این افراد به دیگران در محل زندگی و کار کمک ميکنند.
چند راه برای پیدا کردن داوطلبان:
- به روزنامة محلی خود رجوع کنید.
- از بیمارستان، کتابخانه یا مساجد خود بپرسيد.
- با بخش سلامتی و بهداری استان خود تماس بگیرید.
- با خدمات اطلاعرسانی سرطان تماس بگیرید (منابع برای یادگیری بیشتر را ببینید) و بپرسید چگونه ميتوان برنامة داوطلبان را پیدا کرد.
برخی از شهرها هم خدماتی همچون مراقبت پاره وقت، مراقبت در منزل و آسایشگاه دارند.
برنامههای مراقبت پارهوقت کسی را برای شما در نظر ميگیرند تا در زمانیکه مراقبين شما استراحت ميکنند، با شما باشند. برای اطلاعات بیشتر دربارة مراقبت پاره وقت، با بیمارستان محلی، مراکز مراقبت در خانه یا یک آسایشگاه تماس بگیرید. برای اطلاع بیشتر، منابع برای یادگیری بیشتر را ببینید.
برنامههای مراقبت در خانه ترتیبی ميدهند که از شما مراقبت پرستاری اصولی به عمل آید یا در کارهایی چون استحمام یا لباس پوشیدن در خانه به شما کمک كنند. پزشک شما باید این خدمات را سفارش دهد. اگر ميخواهید بیشتر بدانید با پزشک یا پرستار خود صحبت کنید.
از مراقبين خود مراقبت کنید
سرطان و درمان آن برای همه سخت است، حتی آنهایی که از شما مراقبت ميکنند. مراقبين خود را تشویق کنید تا زمانی را به خود اختصاص دهند و به کارهای خود رسیدگی کنند، تفریح کنند یا خیلی سادهتر، کمي استراحت کنند.
مراقبين شما شايد بخواهند به یکي از گروههاي حمایتی ملحق شوند که در آن نیز افرادی هستند که از بیماران سرطانی مراقبت ميکنند. برای پیدا کردن یک گروه در نزدیکی محل زندگی با بیمارستان محلی خود یا مراكز مرتبط سرطان تماس بگیرید.
برای یادگیری بیشتر دربارة علائم افسردگی، اندوه و افسردگی را ببینید.
نشان دهید که اهمیت ميدهید
سعی کنید خوش اخلاق باشید. اگر شوخی و خنده با دوستان و خانواده را دوست دارید، از آن دست نکشید. اشکالی ندارد به چیزهایی که شما را ناراحت ميکنند بخندید. برای بسیاری از مردم، اخلاق خوب راهی برای به دست آوردن اعتماد به نفس است.
خانمي که اخيراً جراحی براي سرطان داشت ميگويد:
«پس از جراحی لولههای بسیاری به من وصل بود و برخی از ملاقاتکنندگان مرا ناراحت ميکرد. وقتی متوجه خیره شدن آنها به این همه تجهیزات پیشرفته شدم، به شوخی گفتم «زن نیمه الکترونیکی شدم». آنها به این حرف خندیدند و آرام شدند، بعدش توانستیم صحبت کنیم.»
و بهخاطر داشته باشید که بگویید «سپاسگزارم». بگذارید مراقبين شما بدانند که قدر کمک، حمایت و محبت آنها را ميدانيد.
جمعبندی: مردميکه به ديگران کمک ميکنند
مردمي که سرطان دارند متوجه ميشوند که نیازهای آنها به دلیل سرطان تغییر ميکند. مدیریت کارهای زندگی روزانه سختتر ميشود. احساسات آسيبپذير ميشوند. و پرسشهاي اعتقادی به شدت بزرگتر از گذشته ميشوند.
با اینکه نیازهای مردم مبتلا به سرطان روز به روز بزرگتر ميشود باز هم درخواست کمک برایشان سخت است. بسیاری از مردم نميدانند کجا به دنبال کمکی که نیاز دارند بگردند.
افرادی که برای کمک ميتوانید به آنها روی آورید عبارتاند از:
خانواده و دوستان:
بسیاری از مردم خوشحال ميشوند اگر بدانند کارهایی که انجام ميدهند مثل تدارك یک وعده غذا، رساندن شما به پزشک، یا یک تماس تلفني برای شما کمک خوبی است. شايد بخواهند به شما کمک کنند اما ندانند به چه نیاز دارید یا چه ميخواهید.
ساير مبتلایان به سرطان:
مردميکه دچار سرطان بوده اند اغلب ارتباط عجیبی با هم بر قرار ميکنند. در میان گذاشتن آنچه بر شما گذشته و شنیدن اینکه دیگران چگونه با آن روبرو شده اند منبعی از نیرو برای شماست.
گروههای حمایتی:
انواع زیادی گروه حمایتی وجود دارد. به آنچه دوست دارید در گروه باشد فکر کنید و با دست اندرکاران مراقبت پزشکی خود مشورت کنید تا آن نوع گروه را که ميپسندید پیدا کنید.
کمک افراد روحانی و مراکز مذهبی:
که از طرف مراکز مذهبی مثل مسجد، مجامع مذهبی و یا کلیسا انجام شود. یا شايد راحتتريد که مطالعه کنید، با دیگران صحبت کنید، مراقبه یا عبادت کنید و اینها احساس آرامش و نیرو بیشتری ميدهند.
مراقبين بهداشتي هم در انجمنها و بیمارستانها. تعداد زيادي از افرادی که آموزشهای خاص دیدهاند و برای پاسخگویی به همه نیازهای شما آمادگي دارند.
مراقبين بهداشتي کسانی هستند که هر روز از شما مراقبت ميکنند. وقتی از شما مراقبت ميکنند یادآوری کنید که باید از خودشان هم مراقبت کنند.
كنار آمدن با تصویر جدید خود
خستگی
تصویر شما از خودتان
فعال ماندن
کمک گرفتن
مقابله با سرطان به کمک همسر خود
قرار ملاقات
جمعبندی: كنار آمدن با تصویر جدید خود
وقتی سرطان دارید و درمان ميشويد، تغییرات ظاهر ميشوند.
- دیگر مثل گذشته انرژی ندارید.
- بدنتان مثل گذشته نیست.
- اگر مجرد هستید فكر ازدواج لطف خود را از دست ميدهد. احتمالاً با معضلات جدید جنسی روبرو ميشوید.
- اگر همسر دارید، شايد در رابطة زناشويي خود با تغییراتی مواجه شوید.
معمولاً قبول این تغییرات سخت است. اما بیشتر افراد مبتلا به سرطان متوجه ميشوند که با چنين کارهایي ميتوانند تصویر تازهاي از خود بسازند:
- در زندگی بهطور فعال مشاركت كنند.
- وقتي كمك نياز دارند از ديگران كمك بگيرند.
- دربارة رابطة زناشويي و ارتباط با همسر خود باز و راحت صحبت کنند
سرطان و درمان آن معمولاً ظاهر و حالت شما را تغییر ميدهد.
از جراحی شايد جای زخم باقی بماند یا ظاهر شما را تغییر دهد.
شیميدرمانی موجب ميشود كه موهای شما بريزد.
بعد از پرتودرمانی ممكن است احساس خستگی زیاد کنید.
برخی داروها باعث اضافه وزن ميشود یا حس ميکنید پف کردهاید.
درمانها معمولاً غذا خوردن را سخت ميکنند. بعيد نيست باعث حالت تهوع در شما شوند و استفراغ کنید؛ یا حال شما را آنقدر بد کنند که نخواهید چیزی بخورید.
برخی از درمانها باعث ميشوند باردار شدن یا پدر شدن شما سخت شود.
درمان سرطان بهطور معمول هفتهها یا ماهها طول ميكشد. خوشبختانه بیشتر این عوارض جانبی بعد از پایان درمان از بین ميروند.
برخی از مردم، حتی قبل از شروع درمان ميخواهند حتيالامكان دربارة عوارض جانبی آن بدانند. در این صورت، آنها بهتر است با پزشک خود دربارة راههای درمانشان صحبت کنند؛ مثلاً، پزشک داروهای افراد را تغییر دهد یا غذاهای دیگری پیشنهاد کند.
اگر فکر ميکنید در آینده ميخواهید بچهدار شوید از پزشک خود بخواهید شما را به متخصص باروری ارجاع دهد.
خستگی
بسیاری از مردم وقتي كه تحت درمان سرطان هستند احساس خستگی ميکنند (بسیار خسته هستند یا انرژی کمي دارند). آنها معمولاً هم روزهای خوب و با انرژی و هم روزهایی بد و خستهكنندهاي دارند. این احساس خستگی تا مدتی بعد از پایان درمان نیز ادامه دارد. خستگي برخی از مردم تا چند ماه طول ميكشد.
بگذارید دیگران بدانند که روزهای خوب و بد دارید. سعی کنید روزهایی که احساس بهتری دارید یک کار خاص انجام دهید. به خودتان اجازه دهید روزهایی که خیلی خسته هستید استراحت کنید. از اینکه به دیگران بگویید احساس خستگی ميکنید نترسید، حتی اگر مجبوريد برنامهها را تغییر دهید.
«قبل از سرطان، همیشه سرشار از نيرو بودم، تمام وقت کار ميکردم، به خانه ميآمدم و در فعالیتهای خانوادگی شرکت ميکردم، تنیس بازی ميکردم و از زندگی پر جنبوجوش اجتماعی خود لذت ميبردم. حالا باید نيروي خود را جیرهبندی کنم و بنابر برنامة شیميدرمانی وقتم را تنظیم کنم. خیلی از روزها احساس خستگی زیاد دارم و حتی بیرون آمدن از رختخواب خودش حكايتي است.»
تصویر شما از خودتان
هر کدام از ما تصویري ذهنی از ظاهر خود داریم، «تصویر از خود» ما. با اینکه شايد همیشه از ظاهر خود راضی نباشیم، به آن عادت کردهایم و آن را پذیرفتهایم.
سرطان و درمان آن تصویر شما را از خودتان تغییر ميدهد. شايد مويتان بريزد یا جاي زخم در اثر جراحی داشته باشید. بسیاری از این تغییرات (ریزش مو) بعد از پایان درمان از بین ميروند. برخی از تغییرات (جاي زخمها) همیشه بخشی از ظاهر شما باقی خواهند ماند. هر کسی به یک صورتی تغییر ميکند. برخی از تغییرات را همه متوجه ميشوند و برخی دیگر را فقط خود شما متوجه ميشوید. از برخی تغییرات بدتان نميآید و برخی دیگر زمان ميبرد تا با آن كنار بياييد.
معمولاً رویارویی با این تغییرات سخت است. اما با گذشت زمان، بیشتر مردم با آنها كنار ميآيند. خانواده و دوستان شما با نشان دادن علاقه خود بيتوجه به ظاهرتان، ميتوانند کمک کنند.
فعال ماندن
بسیاری از مردم دریافتهاند که فعال ماندن به آنها کمک ميکند. فرقی نميکند شنا کنید، ورزشی را انجام دهید یا به کلاس ورزشی بروید، مهم این است که فعال ماندن در پذيرش تصویر جدید از خود، به شما کمک ميکند. با پزشک خود دربارة راههایی که ميتوانید فعال بمانید صحبت کنید.
تفریح و کارهای داوطلبانه نیز به شما در بازسازي تصویری که از خود دارید کمک ميکند. شايد دوست داشته باشید مطالعه کنید، موسیقی گوش دهید یا خیاطی کنید؛ به خواندن یاد دهید یا بهطور داوطلب در یکي از مراکز سرپرستی از افراد بی سرپناه کار کنید. به زودی در ميیابید که با کمک به دیگران و انجام کارهایی که از آن لذت ميبرید، احساس بهتری نسبت به خودتان خواهید داشت.
کمک گرفتن
جراحی بازسازی:
اگر جراحی سرطان ظاهر شما را تغییر داده است شايد بخواهید جراحی بازسازی (جراحی پلاستیک) انجام دهید. بسیاری از بیماران احساس ميکنند این نوع جراحی به آنها کمک ميکند با تصویر جدیدی که از خود دارند بهتر كنار بيايند. مثلاً شايد بخواهید برای بهتر کردن ظاهر یک زخم، جراحی کنید.
اندام مصنوعی:
اگر بخشی از بدن شما را به خاطر سرطان باید بردارند، شايد بخواهید بهجاي آن از اندام مصنوعی استفاده کنید. مثلاً اگر پای شما قطع شده است، شايد بخواهید بهجاي آن از پای مصنوعی استفاده كنيد.
کلاه گیس و روسری:
درمان سرطان معمولاً باعث ریختن موهایتان ميشود. شايد بخواهید سر خود را گرم نگه داريد یا از نور آفتاب بپوشانيد. شايد احساس ميکنید کلاه گیس یا روسری ظاهر شما را بهبود ميبخشد.
فکر خوبی است اگر پيش از شروع درمان کلاه گیس خود را بخريد. در اين صورت، کلاه گیس با حالت و رنگ موی خودتان هماهنگ ميشود. شايد بدتان نيايد استفاده از کلاه گیس را پيش از اينكه موهایتان بريزد شروع کنید. سعی کنید کلاه گیسی پیدا کنید که روی سرتان خوب بنشیند و زبر نباشد، چون پوست سرتان حساس ميشود و بعيد نيست زخمي شود. بیشتر اوقات مو شما بعد از پایان درمان دوباره در ميآيد، اگر چه بعيد نيست رنگ یا شکل آن متفاوت باشد.
كنار آمدن با سرطان به کمک همسر خود
برخی از زوجها وقتی با هم با سرطان روبرو ميشوند قویتر ميشوند. آنها نگاه تازهاي به زندگی پیدا ميکنند. مشکلاتی که بزرگ بهنظر ميرسیدند دیگر آنطور نیستند. برخی دیگر از زوجهایی که با سرطان روبرو ميشوند مشکلات بیشتری دارند.
روانشناسي گفته است:
«اگر یک زوج، پيش از سرطان رابطة خوبی داشته باشند، بنیة خوبی برای مقابله با مشکل جدید دارند. اگر ارتباط آنها گرفتوگير داشته است، احتمالاًٌ دلایل اصلی مشکلات فعلی ریشه در گذشته و قبل از سرطان دارد.»
مسائل جنسی در زندگی شما تغییر ميکند
گاهی، مبتلايان به سرطان و همسرانشان برای نشان دادن علاقة متقابل مشکل دارند. مثلاً مردی ميگفت همسرش او را نميبوسید زیرا ميترسید سرطان بگیرد. در واقع، مردم نميتوانند سرطان را به هم انتقال دهند. اگر عزیزتان ميترسد از شما سرطان بگیرد به او پیشنهاد کنید با پزشک صحبت کند.
مردم معمولاً به دلیل سرطان و درمان آن در ارتباط جنسی نیز مشکل پيدا ميكنند. مثلاً شايد ظاهر خود را دوست نداشته باشید و نخواهید با همسر خود ارتباط جنسی داشته باشید. همسر شما، شما را به خاطر چیزهایی وراي بدنتان دوست دارد.
همسر شما شايد از ارتباط جنسی با شما بترسد؛ از آسیب رساندن به شما یا برقراری ارتباط در زمانیکه حالتان خوب نیست بترسد. وقتي كه ميتوانید ارتباط داشته باشید به همسر خود بگویید، در غیر اینصورت به بغل كردن، بوسيدن و آرمیدن در كنار هم اکتفا کنید.
گاهی، سرطان و درمان آن مشکلات دیگری در ارتباط جنسی بهوجود ميآورد.
خستگی باعث عدم تمایل جنسی شما شود.
جراحی برخی از قسمتها را نسبت به درد حساس کند.
سرطان پروستات برای مردان در نعوظ مشکل ایجاد ميکند.
برخی از روشهای درمان موجب خشکی محدودة واژن زنان ميشوند.
گاهی ارضای جنسی مشکل ميشود.
حتی اگر احساس بیقوارگی ميکنید، دربارة ارتباط جنسی با کسانی مورد اعتماد بوده و ميتوانند کمک کنند صحبت کنید. اگر مشکلاتی دارید، پزشک یا پرستار را در جریان بگذارید. دارو یا راههایی وجود دارد که شما و عزیزتان یکدیگر را خوشنود کنید. برخی از افراد معتقدند صحبت با زوجهای دیگر دربارة راههای برقراری صمیمیت و ابراز محبت در هنگام سرطان مفید است.
يادتان باشد که شما به خاطر شخصیتتان منحصر به فرد هستید نه بهخاطر ظاهرتان. خلق و خوی خوب، خردمندی، شیرینی، استعدادهای خاص و وفاداری، همه و همه خصوصیاتی هستند که شما را منحصر به فرد ميکنند. ارتباط جنسی تنها پایة ارتباط عاطفی نیست. این مورد یکی از بسیار راههای ابراز علاقه و احترام است.
قرار ملاقات
اگر مجرد هستید، شايد نگران پیدا کردن همسر باشید. شايد از این بترسید که دیگر ظاهر خوب قدیم را نداشته باشید. و شايد ندانید چگونه و چه وقت دربارةسرطانتان با فرد تازه آشنا صحبت کنید.
خانمي که سرطان پستان داشت گفته است که صحبت برای ازدواج از آنچه فکر ميکرده راحتتر بوده است. او احساس ميکرده که ميداند چه زمانی برای صحبت دربارة بیماريش مناسب است. در واقع ميگوید سرطانش هیچ مشکلی با افرادی که ملاقات کرده ایجاد نکرده است.
«من از سرطان پستان و برداشتن آن به خواستگارم گفتم تا بتواند بدن مرا تصور کند. او به من قوت قلب داد. او گفت که این مسئله برایش اهمیتی ندارد و چیزی که مهم است خودم هستم، نه ظاهرم.»
جمعبندی: كنار آمدن با تصویر جدید خود
وقتی سرطان دارید و درمان ميشويد، با تغییراتی مواجه ميشوید.
- دیگر انرژی قبل از سرطان را ندارید.
- بدنتان مثل سابق نیست.
- اگر مجرد هستید، بعيد نيست در ازدواج و پیدا کردن همسر با مشکل مواجه شوید.
- احتمال دارد در ارتباط جنسی با همسر خود مشکلات جدیدی را تجربه کنید.
شايد پذيرش این تغییرات سخت باشد. اما بسیاری از مردم در خواهند یافت که با گذشت زمان و انجام چنين کارهایي رفتهرفته تصویر جدید خود را ميپذیرند:
- ادامة مشاركت در زندگی
- دریافت کمک هنگام نیاز
- باز و راحت صحبت کردن با همسر دربارة روابط جنسی و احساسات نزدیک
زندگی روزمره
ادامة برنامة روزانه
کار کردن
اندیشیدن به آینده
جمعبندی: زندگی روزمره
وقتی سرطان دارید، زندگی روزمره تمام و کمال به آن معناست که:
- در وظایف و لذایذ زندگی روزانه شرکت داشته باشید
- در صورت امکان، سر کارتان برگردید.
- برای آینده برنامهریزی کنید.
آیا مقابله با سرطان بزرگترین مبارزهای است که تا به حال انجام دادهايد؟ بسیاری از مردم، پاسخشان مثبت است. دست و پنجه نرم کردن با سرطان و رویارویی با فکر مرگ رویدادی است که زندگی بسیاری از مردم را عوض ميکند.
«سرطان من باعث شد با دقت بیشتری به گذراندن روزهایم نگاه کنم. با تصور اینکه محدودند، بر آن شدم که حتيالامكان بهترشان کنم. قسم خوردم که از وقتم در راهی استفاده کنم که برایم مفید و لذتبخش باشد.»
سعی کنید هر روز از زندگیتان را حتيالمقدور عادی زندگی کنید. از چیزهای سادهای که دوست دارید مانند تماشای غروب آفتاب لذت ببرید. در رویدادهای بزرگ مانند عروسی دوستان یا فارغالتحصیلی نوة خود از تمام لذتها بهرهمند شوید.
ادامة برنامه روزانه
اگر احساس ميکنید حالتان به قدر کافی خوب است، برنامة روزانة همیشگی خود را دنبال کنید، از جمله سر کار رفتن، حضور در كنار خانواده و دوستان، شرکت در تفریحات یا حتی رفتن به مسافرت.
همزمان با این کارها، برای فکر کردن به احساسات ناشی از سرطان نیز به خود مجال بدهید. همچنین مراقب باشید که وقتی حالتان خوب نیست نقش آدمهاي سرحال و سرزنده را بازی نکنید. نادیده گرفتن احساسات آنها را بدتر ميکند، نه بهتر.
برای اینکه بدانید چگونه ميخواهید زمان خود را صرف کنید، از خود بپرسید:
دوست دارم با چه کسی باشم؟
چه کسی مرا ميخنداند؟
دوست دارم زمانم را چطور بگذرانم؟
چه چیز خوشحالم ميكند؟
بيشتر از چه چیزهایی لذت ميبرم؟
چه چیزهایی را از همه کمتر دوست دارم؟
چیزی هست که دوست داشتم انجام بدهم اما انجامش ندادهام؟
تفریح
گاهی، مبتلايان به سرطان تفریحهای جدیدی را که هرگز تجربهشان نكردهاند انجام ميدهند. مثلاً تابهحال دلتان نخواسته است سوار بالن شوید یا در اعماق ماهیگیری كنید؟
خانم جوانی که سرطان دارد چنين ميگويد:
«اغلب، ما بیماران زندگی خودمان را سرشار از فعالیتهای پر معنا كرده و کارهای ناچیز را-كه ميتوانند باعث سلامت روحي ما شوند- رها ميكنيم.»
سعی کنید برخی از کارها را فقط برای سرخوشی انجام دهید نه به خاطر اینکه باید انجام شوند. اما مواظب باشید خود را بیش از حد خسته نکنید. برخی از مردم وقتی خیلی خسته ميشوند احساس افسردگی ميکنند. حتما به قدر کافی استراحت کنید تا قوت داشته باشید و بتوانید از این فعالیتهای تفریحی لذت ببرید.
سفر پاداش است.
فعالیتهای جسمی
بسیاری از مردم دریافتهاند که وقتی در فعالیتهای جسمي مانند شنا، پیادهروی، یوگا و دوچرخه سواری شرکت ميکنند انرژی بیشتری ميیابند. آنها دریافتهاند که این نوع فعالیتها نیرومند نگاهشان ميدارد و موجب ميشود احساس خوبی داشته باشند.
کمي تمرین روزانه:
احتمال بهبودي شما را بالا ميبرد
ماهیچههای شما را نرم نگه ميدارد
ترمیم شما را سرعت ميبخشد
اضطراب را مهار ميکند
کمک ميکند ذهنتان از اندیشههای بد خلاص شود.
حتی اگر پیش از این هرگز فعالیتهای جسمي نداشتهاید، حالا ميتوانید شروع کنید. کاری را که فکر ميکنید دوست دارید انتخاب کنید، و موافقت پزشکتان را برای انجام آن بگیرید. حتی اگر هم لازم باشد در رختخواب بمانید ميتوانید برخی تمرینات را انجام دهید.
آهسته شروع کنید، یک فعالیت را ۵ یا ۱۰ دقیقه در روز انجام دهید. وقتی احساس کردید به قدر کافی نیرو دارید، ميتوانید این زمان را کم کم تا ۳۰ دقیقه یا بیشتر افزایش دهید. اگر در انجام این فعالیت احساس درد ميکنید، پزشکان یا پرستاران خود را در جریان بگذارید.
کار کردن
مردمي که سرطان دارند اغلب ميخواهند که بر سر کار برگردند. شغل آنها فقط منبع درآمد نیست بلکه به آنها احساس نظم و با برنامگی ميدهد. کار موجب ميشود مردم نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند.
پيش از اينكه بر سر کار برگرديد، غير از رئيستان، با پزشک خود هم صحبت کنید. مطمئن شويد كه حالتان برای کار مساعد است. شايد لازم باشد ساعات کمتر یا به طریق دیگری کار کنید. برخی از مردم هنگاميکه شیميدرمانی یا پرتودرماني دارند احساس ميکنند حالشان برای کار مساعد است. برخی دیگر باید تا پايان درمان صبر کنند.
صحبت با رئیس و همکارانتان
«من از اينكه سرکارم برگردم مضطرب بودم. مسئله بزرگم این بود که به سرپرست و همکارانم چه بايد ميگفتم. ميدانستم که حمايتم ميكنند، اما ميترسیدم اين كار را نكنند، فکر کنند من ديگر توانایی ندارم که به خوبی گذشته كار كنم.»
بعيد نيست متوجه شويد كه نسبت به وقتي كه سرطان نداشتيد، رفتار رئیس و همکارانتان تغيير كرده است.آنها شايد، چیزی نگویند چون نميدانند چه باید بگويند یا نميخواهند خدشهای به احساسات شما وارد کنند. شايد حتی نميدانند که شما ميخواهید دربارة سرطانتان صحبت کنید یا فقط ميخواهید بر کارتان متمرکز شوید.
اگر ميتوانید شوخی کنید یا رفتاری شوخ طبع در پیش بگیرید. شوخ طبعی ميتوانید یخ را بشکند تا دیگران راحتتر باشند. اگر ميخواهید دربارة سرطان خود صحبت کنید، زمان آن را به رئیس و همکاران خود بگویید. خودتان خواهید دید که این کار از آنچه فکر ميکنید راحتتر است.
حقوق قانونی شما
برخی از مبتلايان به سرطان هنگام بازگشت به کار یا شروع کار جدید به موانعی برميخورند. حتی کسانی که سالها پیش سرطان داشتهاند بعيد نيست هنوز هم با مشکلاتی مواجه باشند. کارگزینیها شايد با آنها منصفانه رفتار نکنند چون به افسانههایی اعتقاد دارند که حقیقت ندارند. شايد بر این باور باشند که سرطان واگير دارد یا افرادی که سرطان داشتهاند روزهای زیادی بیمار ميمانند.
اندیشیدن به آینده
بد نیست به وراي درمان و به زمانیکه بهبود یافتید و اینکه ميخواهید چه بکنید فکر کنید. بسیاری از افراد دریافتهاند که تعیین چند هدف نیز کمک ميکند. تعیین هدف به آنها موضوعی برای فکر کردن و پي گرفتن آن ميدهد. اهداف کمک ميکنند که مردم بر چیزی که در هفتة بعد، سال بعد یا آینده ميخواهند به دست آورند متمركز شوند.
یک مرد مبتلا به سرطان ميگويد:
«تصمیم گرفتم وقتی دوا و درمانم تمام شد به اروپا سفر کنم. وقتي را كه درمان از من ميگرفت به تحقیق دربارة کشورهایی که ميخواستم ببینم اختصاص دادم و اظهارات مسافران دیگر را خواندم. دوربین جدیدي خریدم و طرز كارش را یاد گرفتم. حتی زبان فرانسة خود را تقویت کردم.»
اهداف همیشه به شما در عبور از زمانهای سختی کمک ميکنند. در واقع، بسیاری از بیماران سرطانی بهتر از آنچه پزشک ميپنداشت درمان را تحمل كردند زیرا مثلاً ميخواستند به عروسی بروند یا نوة جدید خود را ببینند.
برای بیماران سرطانی خیلی خوب است که «به امور خانه نظم بدهند ». دربارة تنظیم وصیتنامه فکر کنید و دربارة گزینههای پایان زندگی با عزیزانتان صحبت کنید. شايد بخواهید عکسهای خود را در آلبوم قرار دهید، تاریخچة خانوادگی خود را بنویسید و برخی از چیزهایی را که دارید مرتب کنید.
اين كار به معنی ناامید شدن نیست. در واقع، این راهی است که افراد مبتلا به سرطان ميتوانند هر روز را پر بار زندگی کنند و به آینده فکر کنند. این چیزها برای همه به درد ميخورد، فرقی نميکند که بیمار یا سالم باشند.
دستورالعملهای از قبل تنظيم شده
دستورالعملهای از قبل تنظيم شده اوراق قانونی هستند که به شما این امکان را ميدهند تصمیم بگیرید که ميخواهید بعد از مرگ با شما چگونه رفتار شود. این اوراق کمک ميکنند تا به عزیزان و پزشک (برای زمانیکه خودتان دیگر نميتوانید حرف بزنید) بگویید چه بکنند.
مردم مبتلا به سرطان راههاي زیادی برای آینده دارند. صحبت کردن دربارة پایان زندگیتان مشکل است. اما وقتی این کار را انجام ميدهید، ذهنتان آرام ميگیرد. خواهید دانست که خودتان در مورد تصمیمات سخت برای خود فکر کردهاید و آنها را برای عزیزان یا دستاندرکاران بهداری باقی نگذاشتهاید.
دستورات از قبل تنظيم شده شامل اين موارد ميشوند:
- وصیتنامه برای تقسیم اموال و دارایي میان وارثان خود
- وصیتنامهحين زندگی برای اینکه افراد در شرایط نزدیک به مرگ بدانند که چه مراقبت پزشکی ميخواهید
- اختیار وکیل برای تعیین شخصی(وکیل مراقبت پزشکی) که وقتی خودتان نميتوانید، برایتان تصمیمات درمانی لازم را بگیرد.
- يك جانشين قانوني برای اینکه پول و دارایی خود را به فرد دیگری بدهید
بهمحض پایان درمان، شايد منتظريد زندگی به همان حالتی که قبل از سرطان بود برگردد. در حقیقت، کمي طول ميکشد که زندگی به حالت اول برگردداین زمان، زمان سختی است، وقتی دارید برای زندگی پس از درمان آماده ميشوید.
جمعبندی: زندگی روزمره
زندگی با سرطان فقط نگاه به مرگ نیست بلکه نگاه به چگونه زیستن برای ادامة عمر هم هست — خواه کوتاه باشد خواه دراز. به وظایف روزانه رسیدگی کنید و کارهایی که خوشایند هستند انجام دهید. همة اینها برای یک زندگی کامل لازم است.
بسیاری از مبتلايان به سرطان بر این باورند که زندگی کامل در هر روز به این معنی است که:
- در وظایف و لذتهای زندگی روزانه شرکت داشته باشند
- بازگشت بهکار در صورت امکان
- برنامهریزی برای آینده